گروه کوهنوردی اژکهن
گزارش برنامه پیاده روی دره مرتضی علی در طبس
عكاس : اشكان آل داوود
گزارش : مجید مرادمند
شرکت کنندگان :کیوان زمانی، جاوید کاظم زاده، شهاب کبیری، رضا توکلی، سمیه پایمرد، بیژن غلامی، عباس مصطفی دخت، منیر هاشمی، آرش گرجی، محمد حسن پور، حمید نفر، ندا آتش پنجه ،مهرداد آراسته ،مجید مرادمند
در عصر گرم چهارشنبه ساعت 19:30 شرکت کننده کان برنامه یکی یکی در محل قرار در روبروی باغ گلها جمع شدند تا به سمت طبس حرکت کنیم.ساعت 20 پس از بستن کوله ها در روی سقف مینی بوس و تهیه یخ و آب آشامیدنی بسمت طبس حرکت کردیم.ساعت 22:30 از پلیس راه نایین عبور کردیم و در ساعت 23:40 برای صرف شام در انارک توقف کردیم.پس از صرف شام دوباره براه افتادیم و در ساعت 2 بامداد به سه راهی خور جندق رسیدیم که به سمت چاه ملک مسیر را ادامه دادیم،بالاخره پس از گذشت یک شب طولانی در ساعت 6 صبح به طبس رسیدیم وبه حرم حسین ابن موسی بن کاظم مراجعه کردیم.قرار بود دوست آقای آل دوود در این نقطه به ما بپیوندد و بعنوان راهنما در ادامه راه همراه ما باشد.در مدت زمانی که منتظر ایشان بودیم بچه های گروه و بخصوص آقای عنایتی راننده مینی بوس در کنار پیاده رو یک ساعتی را با آرامش خوابیدند.پس از اینکه آقای یعقوبی ،دوست آقای آل داوود به ما ملحق شد و به سمت خانه ایشان حرکت کردیم تا مقداری جوجه کباب که تهیه کرده بودیم را دریخچال قرار دهیم.در ساعت 7:25 دقیقه از میدان شهید فهمیده در طبس به سمت روستای خروان (خرو) حرکت کردیم.بر اساس تابلو ابتدای جاده مسافت تا روستا 24 کیلومتر و تا آبگرم مرتضی علی که مقصد ما بود 28 کلیومتر بیان شده بود.در نزدیکی روستا به دوراهی رسیدیم و مسیری که سمت خرو اولیا بود را ادامه دادیم(جاده سمت راست) در داخل روستا هم در اولین تقاطع به راست و به سمت آبگرم مرتضی علی حرکت کردیم.جاده از روستا به سمت آبگرم خاکی و پر پیچ و خم بود ولی مینی بوس و ماشین های سواری براحتی از آن عبور می کردند.در انتهای جاده خاکی محوطه بزرگی برای پارکینگ ماشین ها آماده شده بود که ما در آنجا توقف کردیم و بعد از آماده کردن کوله پشتی ها در ساعت 09:15 حرکت را درجهت مسیر آب به سمت آبگرم شروع کردیم.در همان ابتدا در سمت چپ محل توقف شکافی به عرض یک نفر در دیواره مسیل بود که در حقیقت خروجی یک قنات قدیمی بود که آب خنک و تمیزی از آن خارج می شد.در ادامه مسیر حرکت وارد دره بزرگی شدیم که آب کم عمقی در کف آن در جریان بود.در ساعت 09:40 دقیقه در گوشه ای از دره که سایه بود برای صبحانه نشستیم و پس ازصرف صبحانه در ساعت 10:20 به راه خود ادامه دادیم.
پس از عبور از چند پیچ در دره به نقطه ای رسیدیم که تعداد زیادی از خانواده ها در آنجا نشسته بودند و یک دو جین بچه در قسمتی که بوسیله سنگ یک حوضچه درست شده بود مشغول آب بازی بودند.اینجا در حقیقت سرچشمه آبگرم بود که از نقاط مختلفی در دیواره دره آب به بیرون می ریخت. متاسفانه بدلیل عدم رعایت نظافت توسط گردشگران و بازدید کننده گان محلی سرتاسر مسیر مملو بود از انواع زباله، بصورتی که چهره منطقه بکلی از بین رفته بود.پس از گذشتن از چشمه های آبگرم و حرکت بسوی بالا دست به محلی رسیدیم که یکی از شاهکار های مهندسی قدیم ایران در آنجا واقع بود.محلی که دره از دوطرف تنگ می شد ویک سد قوسی جهت کنترل آب سیلاب های فصلی در آن ساخته شده بود.این سازه به نام بند شاه عباسی معروف است.
بند شاه عباسي به صورت طاق بند در محلي كه دره با ديوارسنگي باريك ميشود با آجر بسته شده است، اين سد طي چند دوره زماني ساخته شده به طوري كه قسمت فوقاني آن از قلوهسنگ است و گفته ميشود اين قسمت به دستور شاه عباس بازسازي شده است و به همين خاطر به اين نام مشهور شده است.ارتفاع قسمت زيرين اين بند تاريخي نیز تا كف دره حدود 5 متر است. اين سد با هدف كنترل ميزان خروج آب در مواقع بارندگيهاي سيلآسا ساخته شده است تا جلوي تخريب توسط سيلابها در زير دست و نهايتا شهر طبس گرفته شود.يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد اين بند قديمي كه هنر سدسازي ايرانيان را آشكار ميكند، قوسي بودن بند است. بندهاي قوسي مقاومت بيشتري در مقابل فشارهاي ناگهاني، زلزله و حوادث طبيعي دارد.
سنگ نگاره هایی که در روی دیواره دره، درپشت بند شاه عباسی وجود داشت نشانگر این بود که قدمت این منطقه خیلی بیشتر از دوره صفویه می باشد.
پس از عبور از بند شاه عباسی دره کم کم فراخ تر می شد و ما همچنان به راه خود ادامه دادیم ، انتظار داشتیم در نقطه ای از دره محلی برای آب تنی وجود داشته باشد که متاسفانه وجود نداشت با این وجود بچه های گروه از هر مکانی که کمی عمیق تر از بقیه جا ها بود استفاده کردند و تنی به آب زدند.در ساعت 11:40 در زیر سایه چند درخت برای استراحت توقف کردیم و در ساعت 12:30 با توجه به گرمای هوا و عدم وجود سایه در ادامه دره تصمیم به برگشت گرفتیم.در مسیر برگشت بهترین محلی که برای صرف ناهار وجود داشت زیر بند شاه عباسی بود، محلی که هم سایه خوبی داشت و با توجه به اینکه دره در آن نقطه تنگ تر از جا های دیگر بود جریان هوا با شدت بیشتری از آن عبور می کرد که همانند یک کولر طبیعی عمل می کرد.تقریباً دو ساعت جهت صرف ناهار و استراحت در این نقطه توقف داشتیم و پس از یک خواب دلچسب بعد از ناهار به مسیر برگشت ادامه دادیم.در مسیر برگشت به پیشنهاد آقای زمانی سرپرست گروه بچه های گروه شروع به جمع آوری زباله های مسیر کردند که در نهایت حدود پنچ گونی بزرگ زباله جمع آوری شد ولی همچنان در گوشه کنار دره زباله های دیگری وجود داشت، امید وارم که اهالی محترم آن منطقه حداقل با دیدن این صحنه به فکر بافتند و از ریختن زباله های خود در هنگام بازدید و گردش در آن منطقه خودداری کنند.
بالاخره در ساعت 17:20 از دره خارج شدیم و به سمت طبس حرکت کردیم.دوباره به منزل آقای يعقوبي مراجعه کردیم و پس از اینکه با شربت و میوه پذیرایی شدیم به سمت خور وبیابانک حرکت کردیم.ساعت 19:15 از طبس خارج شدیم و در ساعت 22:00 به خور رسیدیم.قرار بود شب را در خانه پدربزرگ مرحوم آقای آل داوود بخوابیم.ولی قبل از آن جوجه کباب خوشمزه ای که دوستان زحمت تهیه اش را کشیده بودند پختیم وازفضای خانه قدیمی و سنتی مرحوم ناصر غلامرضایی لذت بردیم.عده ای از بچه های گروه شب را در روی پشت بام خانه خوابیدند که بسیار لذت بخش و آرام بود.نهایتاً فردا ظهر پس از بازدید از یک پایاب که در قدیم محلی برای شستشو ظروف و لباس در خور بوده به سمت اصفهان حرکت کردیم.ساعت 17:40 به اصفهان وارد شدیم و سفر به خوبی و خوشی به پایان رسید.
پاسخ دهید