قومیت ها در طبس
اولین اقوام ساکن طبس و در واقع اجداد طبسی ها دامدار و درغارهای مجاور چشمه سارها ساکن بوده اند که هنوز آثاری از زندگی این افراد در این غارها و دخمه های حفر شده در دل کوه و مکانهای مختلف باقی است . در طی زمان افراد و قبایل دیگری نیز به دلایل مختلف از سر اجبار و یا به رضایت از سایر نقاط ایران به این منطقه عزیمت کرده و رحل اقامت گزیده اند . به عنوان مثال طبق ظبط عالم آرای عباسی ، کنگرلوها، به عنوان طایفه ای از ایل بزرگ استاجلو ، که از زمان صفویان به خراسان آمده اند ، به این شهر مهاجرت نمودند . دلیل این مهاجرت آن بود که مصطفی بیگ کنگرلو ، حسب الامر الاعلی ( شاه عباس کبیر ) به حکومت طبس و تون ( فردوس) منصوب شد . به همین دلیل وی با طایفه خود برای جلوگیری از تجاوز ازبکان در آن منطقه اسکان یافت .
پس از طی زمان سرداری و امارت این سردار ، اقوام و طایفه وابسته به او به دلایل متعدد در آنجا ماندگار شدند . در منابع تاریخی آمده است که مصطفی بیک کنگرلو حسب الامر الاعلی حاکم تون و طبس بود و جماعت اوزبکیه بر آن حدود مستولی شده و ولات تون و قلعه آنجا را متصرف شده بود . چون ازبکان به آن حدود تاختند و قلعه تون (فردوس) را به تصرف درآوردند، مصطفی بیک کنگرلو با ۲۵۰ نفر از رزمندگان استاجلو و کنگرلو و سایر ملازمان خود از طبس به تون رفت و با ازبکان به نبرد پرداخت ، برای ازبکان نیروی کمکی به فرماندهی یتیم سلطان رسید و مصطفی بیگ در جنگ با ازبکان کشته شد ، به همین دلیل شاه عباس کبیر ، حکومت طبس و فردوس را به تیمور سلطان کنگرلو و قوم او تفویض کرد . هنگام حکومت مصطفی خان کنگر لو در خراسان طوایف زیادی در قدرت مداخله می نمودند ، از جمله قزلباشه ، شاملو، استاجلو، ترکمان ، قاجار و به همین دلیل که اوزبک ها به طور مداوم از خان هرات برای مبارزه با قزلباشها کمک می طلبیدند .
دولت صفوی برای جلوگیری از شورش قبایل و به قصد استفاده از نیروی آنان بمنظور نگهداری مرزها سیاست جابجایی عشایر و قبایل را در پیش گرفته بود .
سال۱۰۰۰ هجری ، مصطفی خان کنگرلو در قلعه طبس متحصن گشت و تاخت ایشان به یزد و اطراف کرمان می رسید . بنابراین حضرت اعلی امر فرمود که ولی خان و اسماعیل خان به مدد مصطفی خان به آن حدود روند . ایشان لشکر و حشر خود را جمع نموده متوجه طبس گشتند و اجتماع فریقین دست داد اسماعیل خان در آن جنگ داد مردی و مردانگی داده و با سعی و کوشش وی ازبکیه شکست خوردند .
طوایف دیگری نیز در این شهر وجود داشته و دارند که به دلایل مختلف به این شهر وارد شدند . از آن میان می توان به اعراب اشاره نمود . ظاهراً از زمانی که بنی عباس خلافت رادر دست گرفتند ، بسیاری از قبایل عرب به حوالی ری و خراسان وارد شده و از آن پس در بسیاری از نقاط ایران پراکنده شدند . اعراب بنی لام ، اعراب بنی شیبان ، اعراب خزاعی و اعراب بسطامی و اعراب عامری یا میش مست از این نمونه ها هستند . تا همین گروهی از این طوایف در خراسان پراکنده شدند ، به طوری که اواخر یعنی حدود سال ۱۲۵۰ قمری تعداد قبایل و عشایر عرب خراسان را به تنهایی متجاوز از ۶۰ هزار خانوار برآورد کرده بودند . گروهی از همین خانواده ها بعدها و د رطی حوادث متعدد به منطقه طبس وارد شدند .
از جمله طوایف معروف عرب که به این منطقه آمدند ، می توان به طایفه عرب زنگویی اشاره نمود . این طایفه از اعراب شیبانی است و همانند عرب خزیمه ، جزو سپاهیان حازم بن خزیمه بودند که برای سرکوبی قیام مردم خراسان و سیستان ، به ایران آمدند و در شهرستانهای جنوبی خراسان ( قاینات و طبس ) باقی ماندند . پس از پایان مأموریت ، بسیاری از افراد سپاه اعزامی به موطن اصلی خود بازنگشتند و بازماندگان و اولاد آنها نسل بعد از نسل در شهرستانهای جنوبی خراسان ، به زندگی پرداخته اند . سرجان ملکم می نویسد : طبس در اطراف جنوبی خراسان واقع است … میر حسن خان امیر اعراب بنی شیبان بود . این طایفه در زمانی که ایران جزء حکومت بنی عباس محسوب می شد ، در بلاد ری سکونت داشتند یکی از سلاطین صفویه آن گروه را به این صفحات کوچانید … در ازمنه مختلف بر بعضی از سایر بلاد خراسان نیز دست یافتند .
غالباً از سلاطین ایران اظهار اطاعت و انقیاد می کرده و هر وقت که مملکت را آرام و پادشاهی را قوامی بود ، خراج گذار بوده اند . اگر ضرورتی اقتضا می کرد ، به لشکر نیز مدد نموده اند … من جمله علی مردان خان پسر میر حسین خان است که چون احمد شاه لشکری دیگر بیش از پیش فرستاد کما فی السابق آن لشکر را هزیمت نمود ، اما در مرتبه ثانی چون شکست بر افاغنه افتاد ، علیمردان خان بدون رعایت حزم و احتیاط هزیمتیان را تعاقب نموده ناگاه درکمینگاه افتاد و خود با جمیع کسانیکه با وی بودند ، عرصه هلاکت و دمار گشتند … میر محمد خان پسر بزرگ علیمردان خان جای پدر را گرفت . حکومت طبس برای سالهای طولانی در دست همین خانواده بوده است ، اینان که تبار عربی دارند در زمان پادشاهان صفوی (۱۷۲۶-۱۴۹۹ میلای ) از عربستان به ایران آورده شده اند و با در دست گرفتن حکومت طبس و موروثی کردن آن در این خانواده با عنوان وکیل طبس توانستند استقلال خود را حفظ نمایند . میر محمد خان آخرین وکیل طبس و پدر حاکم فعلی است ، می گویند او نادر میرزا پسر شاهرخ را در سال ۱۷۷۶ میلادی دستگیر و به زندان انداخت ، همچنین ا زمشهد در برابر هجوم افغانها به سرکردگی احمد خان دفاع کرده ، بعد میر محمد خان پسرش حاجی محمد باقر خان حاکم فعلی به قدرت رسید و در سال ۱۸۶۷ میلادی زمانی که ناصرالدین شاه از خراسان دیدن می کرد اورا به لقب عماد الملک مفتخر ساخت. ( در طرح بررسی) باید اضافه کنیم که محمد باقر خان به سال ۱۸۹۴ وفات یافت … در پایان می افزاید بعد از محمد باقر خان پسر بزرگش علی اکبر خان ، حکومت طبس را به دست آورده و عنوان عماد الملک را از آن خود می سازد . از بزرگان این طایفه که نقش اساسی در تاریخ تحولات طبس ایفا نمودند می توان به اشخاص زیر اشاره نمود :
۱- امیر علی مردان خان عرب زنگویی یا شیبانی که به فرمان نادر شاه حاکم طبس و قاینات بود. گویند هنگامی که نادر شاه با سپاه خود از راه کرمان عازم مشهد بود ، در کویر لوت نزدیکی طبس ، دچار بی آبی شدند. علی مردان خان با یک هزار شتر آب به سربازان نادر شاه رساند و آنها را از مرگ نجات داد و مورد تشویق نادرشاه قرار گرفته و آن فرمان تاریخی را بدست آورد .
۲- امیر حسن خان عرب زنگویی ، حاکم تون ( فردوس) و طبس ا زامرای بزرگ خراسان بود . وی در لشکر کشی ، حسن علی میرزا شجاع السلطنه والی ( استاندار) خراسان ، به هرات و فتح آن در سال ۱۲۳۲ هجری قمری و سرکوبی فیروز الدین مسرزا خاکم آن ولایت شرکت داشت و در جنگ شجاع السلطنه ، با فتح خان وزیر شاه محمود افغانی پادشاه افغانستان ، از سرکردگان مهم سپاه شجاع السلطنه به شمار می آمد ، به واسطه وفاداری و خدمت گذاری اش لقب وکیل خراسان از ناصر الدین شاه گرفت ، وی از خدمتگذاران خوب دولت محسوب می شد . وقف میر حسن خانی ا زجمله یادگارهای اوست . امیر حسن خان حاکم طبس در زمان آقا محمد خان قاجار بود . وی آب و املاک زیادی در طبس ، فردوس و شهرستان گناباد داشته و یکی از توانگران زمان خود بود . وی قبل از مرگ تمامی این املاک را وقف نمود که بعدها تحت عنوان وقف میرحسنخانی و سرکاری میر حسن خانی معروف شد . شاید بتوان گفت که بخش قابل ملاحظه ای از اقدامات عمرانی و فرهنگی در طبس از طریق همین اوقاف عملی شد .
موقوفات فوق بسیار وسیع و قابل توجه بود و بخش قابل ملاحظه ای از اراضی و مستغلات طبس ، فردوس ، بشرویه و گناباد را شامل می شد و در دو نوبت واقع شده یکی در سال ۱۲۱۸ قمری معروف به وقف اول و دیگری در سال ۱۲۳۴ معروف به وقف ثانی موقوفات عمادالملکی نیز از مرحوم عمادالملک است که از امرای طبس بوده است و دیگر موقوفات حاج عبدالله و حاج ابوالحسن نوغابی که مقداری وقف اولاد و قدری هم برای روضه خوانی و مقداری برای عبادت و غیر آنهاست و تولیت آن در همان فامیل است .
۳- امیر اسد اله خان عرب خزیمه فرزند امیر علم خان دوم است . در سال ۱۲۴۷ قمری ، که عباس میرزا نایب السلطنه به خراسان آمده بود ، عبدالرضا خان یزدی در همین سال از بافق فرار کرده به حدود قاین و طبس پامد و به امیر اسدالله خان که حاکم قاین ، تون و طبس بود پناه آورد.
۴- امیر علی نقی خان عرب زنگویی ، وی پسر امیر حسن خان ملقب به وکیل خراسان بود که پس از درگذشت پدرش در سال ۱۲۳۵ هجری قمری به حکومت طبس و فردوس رسید . امیر علی نقی خان در لشکر کشی عباس میرزا به هرات ،با افراد طایفه خود به اردوی او پیوست و در محاصره هرات شرکت داشت .
۵- امیر محمد خان عرب زنگویی ، این شخص پسر امیر علی مردان خان از امرای بزرگ و مقتدر خراسان و در زمره مدعیان سلطنت ایران بود . پد راو ، در جنگ با احمد شاه درانی در زمان شاهرخ افشار کشته شد .
۶- امیر حسن خان دوم عرب زنگویی ، وی پسر بزرگتر علی مردان خان بود که در سال ۱۲۰۲ هجری قمری جانشین برادرش امیر محمد خان گردید و عهده دار حکمرانی طبس و فردوس شد. وی همان کسی است که لطفعلی خان زند در سال ۱۲۰۶ هجری قمری پس از شکست و فرار از فارس ، وی را پناه اد و از او پذیرایی شایانی نمود . او در سال ۱۲۳۳ هجری قمری از طرف فتحعلی شاه، ملقب به وکیل خراسان گردید. وی از معروفترین حکام این خاندان بود که داعیه برابری با کریم خان زند را داشت و گویا فرزندش محمد خان هم این خصلت را از پدر به ارث برده بود چنان که مؤلف تاریخ روضه الصفا گوید: امیر محمد خان را هوایی به سر افتاد و جامعی خام به خاطر راه داد و هوس تسخیر اصفهان و جلوس بر تخت شاهان کرد . آقا محمد خان چون از رأی او اطلاع حاصل کرد ، یکی از سردارانش را به دفع او فرستاد . و این سردار موفق شد که محمد خان را از تون و طبس فرار دهد .
۷- محمد باقر خان عرب زنگویی یا عماد المک که در زمان قاجاریان حکمران طبس بود.
همانطور که عنوان شد، یکی از طوایف دیگر ساکن در این شهرستان ، عرب شیبانی است . این گروه طایفه ای از عربها هستند که در زمان منصور عباسی ، جزء سپاه حازم بن خزیمه ، برای سرکوبی قیام مردم خراسان و سیستان به خراسان آمدند و مانند سایر طوایف عرب ، در منطقه خراسان جنوبی باقی ماندند . این طایفه ، در بیرجند و طبس سکونت گزیدند . از بزرگان این طایفه امیر معصوم خان شیبانی از امرای بیرجند بود که فرزندش مهندس شیبانی مدتی مدیریت عامل سازمان ذوب آهن ایران را به عهده داشت .
با تشکر از پایگاه خبری نخلستان
پاسخ دهید