مقاله شهرسازی / فرم پایدار کالبدی شهری (نمونه موردی شهر طبس)
رسول آشنا
کارشناس شهرسازی
کارشناس ارشد طراحی شهری
مدیر عامل شرکت مهندسی مشاور شهرسازی دومناربستان
.
چکیده
بخش قابل ملاحظه ای از سکونتگاه های ایران را شهر های واقع در حاشیه کویر تشکیل می دهند.شهر طبس از جمله این سکونتگاه محسوب میشود که در طی سه دهه گذشته به شدت در معرض تحولات کالبدی ناشی از تجربه آموزه ها و روش های معماری و طراحی شهری مدرن قرار داشته.مداخلات مدرن،نظیر اجرای طرح های هادی شهری (و در آینده نزدیک طرح جامع)،پروژه های تعریض معابر و … ،پیامد های نامطلوبی را چه در مقیاس معماری ساختمان ها و چه در مقیاس استخوانبندی فضایی و سازمان کالبدی طبس به همراه داشته است.برخی از پیامدهای نامطلوب مزبور، شیوع و رواج یافتن ساختمان های ناهمساز با اقلیم گرم و خشک این شهر و صدمه رساندن به منابع زیست محیطی،نظیر تخریب اراضی مستعد کشاورزی است که در قالب توسعه های با تراکم پایین صورت پذیرفته است. در دهه هاي پاياني قرن بيستم، به دليل نگران يهاي زيست محيطي ناشي از شهرسازي مدرنيسم ، برنامه ريزان شهري به دنبال پاراداي مهاي جديد توسعه ي پايدار در جستجوي فرم ايده آلي براي شهر پايدار مي گردند، زيرا توسعه ي پراكنده و گسترش افقي شهرها سبب بروز اختلالات مختلف اجتماعي اقتصادي و كالبدي در پيكره ي شهرها شده است. بنابراين طي دهه هاي اخير فرم هاي مختلف شهري در كانون توجه برنام هريزاني قرار مي گيرد كه همگي در حركت به سمت توسعه ي پايدار اتفاق نظر دارند. از جمله فرم هاي مختلف شهري، فرم تراكم شهري يا شهر فشرده مي باشد كه سبب ايجاد فضاي تعامل اجتماعي مناسب و مصرف انرژي كمتر براي شهروندان مي شود.
هدف این مقاله،بررسی مباحث نظری مرتبط با انگاره «طراحی شهری پایدار» و سود جستن از آن به عنوان ابزاری جهت نقد تجربه طراحی شهری مدرن در شهر طبس از دیدگاه مبحث توسعه پایدار محیطی است.بررسی های این مقاله نشان می دهد که: با بهره گیری توامان از اصول نوین «طراحی شهری پایدار» و درس گرفتن از پیشینه های معماری و طراحی شهری بومی، که در انطباق با الزامات پایداری زیست محیطی بوده اند، می توان محیط کالبدی شهر طبس را بسوی انطباق هر چه بیشتر با قرارگاه طبیعی خود هدایت کرد.برای انجام این کار، استفاده از اصول حاکم بر«شهر فشرده سنتی ایران» حاشیه کویر و تاکید بر سیاست های نوزایی و بازسازی بافت فرسوده شهری،بجای گسترش بیرویه پیرامونی توصیه شده است.
کلید واژه:
فرم پایدار شهر، توسعه پایدار، فشرده سازی، شهر طبس
مقدمه:
در چند دهه گذشته راهکار «توسعه پایدار شهری» ازجمله محورهای اساسی بحث ها در جوامع حرفه ای و دانشگاهی بوده است. لذا تلاش برای تدوین اصول و ابعاد مسئله پایداری در حوزههای گوناگون، از جمله معماری و شهرسازی در مرکز توجه محققان قرار داشته است. دغدغه هایی که امروزه فراروی شهرسازان و معماران است، توسل به اصول و معیار های توسعه پایدار را، خواه در مراحل مختلف برنامه ریزی برای شهر و خواه در فرایند طراحی آن، طلب می کند. آنچه مسلم است برای دستیابی به مبانی و مفاهیم اولیه در حوزه توسعه پایدار، لازم نیست صرفا راه طولانی تجربیات دیگران در خارج از این سرزمین را پیمود. کافی است به تجربیات گذشتگان خود رجوع کنیم. با نگاهی هرچند گذرا به شهر های قدیم، بالاخص شهر های فلات مرکزی ایران، به خوبی می توان چگونگی هماهنگی و تطابق این شهر ها با محیط طبیعی شان را درک نمود. همچنین می توان در یافت که چگونه با وجود تمام ناملایمات طبیعی، ساکنان با ساخت و سازماندهی هوشمندانه تک تک عناصر و در پی آن کلیت شهر، محیطی مناسب زندگی را برای خود به ارمغان می آورند. به نظر می رسد در سال های آینده بشر بیش از پیش شاهد شکل گرفتن نظریه ها، روش ها و ابزار مربوط به تفکر توسعه پایدار در شهر سازی باشد. یکی از روش های کمک به تدوین چنین مواردی جست و جو در بافت های کهن و استخراج مفاهیم سنتی پایداری در این بافت ها است.(غلامرضا حقیقت نائینی، 1389، 42)
امروزه بر اثر الگوهاي سنتي حاكم بر فضاي طر حهاي جامع شهري و متأثر از مديريت شهري حاكم ، الگوي شهري در كشور ما، پراكنده با گسترش افقي شهرها مي باشد . همچنين براي كاهش مشكلات فراوان فراروي شهرها، چاره اي جز حركت به سمت شهر فشرده نخواهيم داشت. در اين راستا لازم است كالبد شهر، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف شناسايي شود تا بتوان برنامه ريزي و طراحي شهري را به سمت الگوي توسع هي پايدار شهري سوق داد.(کرامت الله زیاری، 1391، 216)
در این مقاله، نخست در مورد فرم شهر پایدار صحبت می کنیم و بعد از آن مفهوم «توسعه پایدار» به طور اختصار مورد بحث قرار گرفته و بر آن اساس مفهوم طراحی شهری پایدار معرفی و اصول بنیادین آن ارائه می شوند، آنگاه با توجه به نقش محوری نظریه «شهر فشرده» در طراحی شهری پایدار با مروری بر ویژگی های شهر های سنتی نواحی کویری ایران مفهوم و یا انگاره شهر فشرده ایرانی ارائه خواهد شد. نهایتا پس از ارائه نقدی از پیامد های ناشی از مداخلات کالبدی مدرن در الگوی شهر فشرده ایرانی که الگوی غالب شهر کویری طبس بوده است،پیشنهاداتی برای هدایت کالبدی شهر به منظور انطباق هر چه بیشتر با قرارگاه طبیعی اش و دستیابی به طراحی شهری پایدار ارائه خواهد شد.
مبانی نظری
فرم شهر پایدار: فرم شهر پایدارفرم شهر از تمامی عناصر و اجزای کالبدی قابل رویت شهر شکل می پذیرد و متشکل از عناصر طبیعی و مصنوع بوده، تبلور فضایی و شکلی فعالیت های جوامع است. فرم شهر ماهیتی ترکیبی و سه بعدی دارد که نه تنها در سطح، بلکه در حجم نیز تجسم می یابد. کوچکترین اجزا و عناصر این ترکیب در چارچوب عناصر مصنوع انسان، ساختمان ها، شبکه راه ها، فضاهای باز و تاسیسات شهری هستند. محیط طبیعی نیز با عناصر عمده ای مثل زمین و ناهمواری های آن، جریان های آبی و پوشش گیاهی در چگونگی و فرم ترکیب عناصر کالبدی دخالت دارند. هر کدام از عناصر شهر که به منزله یک سلول شهری هستند، به تنهایی فرم ویژه خود را دارند و ترکیب مجموعه ای از آنها نیز به پدید آمدن فرم شهری منجر می شود. طرح موضوع شکل یا فرم شهری پایدار، عمدتا مربوط به دهه 1990 و زمان برگزاری کنفرانس ریو در برزیل در سال 1992 است که به تدوین و تصویب قطعنامه زمین (دستورکار 21) انجامید.در مورد فرم شهر و توسعه پایدار دو نظریه عمده مطرح است؛ نظریه اول این ایده را تشریح می کند که با فشرده سازی (Compactness) شهرها و افزایش تراکم همراه با اعمال کاربری مختلط (Mixed-use) می توان شهرها را به سمت توسعه پایدار هدایت کرد. در مقابل نظریه دیگری هم مطرح شد که در برابر نظریه شهر فشرده قرار می گرفت و آن اینکه با اعمال تراکم کم و توسعه گسترده (Urban Dispersal) می توان به فرم شهری پایدار دست یافت. مفاهیمی چون توسعه شهری یا مسکونی با تراکم پایین Low Density، Low-Rise development، طبقات کم یا شهر گسترده برای تشریح این نظریه ساخته شدند. هر دو استراتژی مربوط به کشورهای اروپایی یا آمریکایی است.به طور کلی وقتی صحبت از شهر پایدار می شود، مکان یا شهری مدنظر است که بتواند معیارها را به درستی و با حداکثر ظرفیت و توان پاسخگو باشد.شهرهایی چون رم، بارسلون، پاریس، آمستردام، لندن و… که بیشترین سرزندگی و روحیه فعالیت شهری و تعاملات اجتماعی و جذب توریست را دارند و در عین حال کمترین مصرف سوخت های فسیلی برای مصارف وسایط نقلیه موتوری و حمل و نقل را دارا هستند، از نمونه شهرهای فشرده اند. شهرهای حومه گسترده آمریکا و استرالیا از جمله شهرهای گسترده هستند زیرا که در این کشورها زمین و استفاده از آن با محدودیتی روبه رو نیست.
شهر فشرده:
تحقیقات جدید نشان داده است میان مفهوم «شهر پایدار» و مفاهیم «تراکم» و فشردگی روابط معنی داری وجود دارد.مجموعه دستاورد های مطالعات به عمل آمده در خصوص رابطه میان تراکم جمعیتی و فشردگی کالبدی شهرها از یک سو، و تقلیل در میزان مصرف انرژی و آسیب های زیست محیطی از سوی دیگر، امروزه در چارچوب نظریه «شهر فشرده» در ادبیات طراحی شهری مطرح است. نظریه مزبور در این قسمت به طور اجمالی مورد اشاره قرار می گیرد.(گلکار، 1379، 46)
يكي از ويژگي هاي بارز شهر فشرده كه مكاتب مختلفي به آن توجه داشته اند، تراكم سازي است . مكتب شيكاگو از اولين مكاتبي است كه در اوايل قرن بيستم به تشويق بلند مرتبه سازي پرداخته و در روند تكاملي خود تشكيل مكتب مدرنيسم را سبب شده است.(زیاری، 1391، 217)
مكتب مدرنيسم يا كاركردگرايي، كه در يك دهه بعد از جنگ جهاني دوم به اوج خود رسيد ، بيش از ساير جنبش هاي فكري در شكل گيري رشد عمودي شهرها نقش ايفا كرد. بلند مرتبه سازي براي رفع معضل مسكن و اهميت دادن به حمل و نقل عمومي، از مهم ترين خواسته هاي پيروان آن محسوب مي شود. بعد از آن مكتب آمايش انساني در نقد مدرنيسم و براي بهبود روابط اجتماعي ، به ساماندهي حومه هاي پراكنده توجه داشته و ايجاد بافت فشرده و آميختگي كاربري ها را براي ايجاد يك شهر متعادل مطلوب دانسته است.(زیاری، 1391، 217)
مكتب پست مدرنيسم نيز در انتقاد به مدرنيسم در دهه هاي آخر قرن بيستم با مطرح كردن ديدگاه توسعه ي پايدار به دنبال ارتقاي كيفيت محيط شهري است . برخي از اصول ارائه شده آن همچون اختلاط كاربري ها، تشويق حركت پياده و كنترل نسبي خودروها، در انطباق با اصول شهرسازي متراكم و فشرده مي باشد (پور محمدي و قرباني، 1382،86-88)
نتايج برخي مطالعات حاكي از آن است كه به طور كلي شهر فشرده در چارچوب رشد هوشمند شهر، يكي از راهبردهاي جامع براي مقابله با گسترش پراكنده و كم تراكم مناطق پيراموني شهرها است(قربانیو نوشاد،163،1387) متراكم سازي فضاهاي شهري، پارادايمي جهاني است كه مورد پذيرش جامعه ي علمي امروز است و تأكيد آن تنها بر چگونگي انطباق با مسائل محيطي است. همچنين سامان دهي حومه هاي پراكنده و تعادل بخشي اجتماعي از ضروريات آن مي باشد.(پورمحمدی و قربانی،105،1382)
مطالعه اي ديگر با مقايسه كارآمدي چهار فرم شهري در بريتانيا بر اساس شاخصهاي كيفيت زندگي و توسعه پايدار شهري، بيان مي دارد كه شهر فشرده شرايط مطلو بتري را براي پ دسترسي بهتر شهروندان به خدمات شهري با رضاي تمندي در سفرهاي پياده فراهم مي آورد) مثنوي، 30،1382). تحقيقي در ارتباط با گونه هاي توسعه ي فيزيكي شهر ايراني نشان مي دهد كه بناها و بافت هاي تاريخي و قديمي با رشد معاصر شهر ايراني تركيب شد هاند و محصول اين تركيب، مجموعه اي ناموزون از لايه هاي روي هم انباشته شده است. در مجموع ميتوان گفت كه علاوه بر بافت تاريخي كه دستاورد قرن ها معماري و شهرسازي ايران را در خود جاي داده، شايد بتوان از چهار نوع بافت ديگر نام برد كه به ترتيب از دهه ي اول قرن حاضر تا امروز، با كميت هاي متفاوت، كالبد شهر ايراني را تشكيل داده اند .اين چهار بافت عبارت اند از : بافت قديمي (محصول سه دهه او ل قرن چهارده ه .ش(.،بافت جديد)دهه چهل ه.ش(، بافت حومه اي) دهه پنجاه ه.ش.( و بافت ناپيوسته) بعد از پيروزي انقلاب اسلا مي) (حائري،161،1371)
مطالعات متعدد انجام شده در كشور نشان دهنده ي تسلط مدل رشد و گسترش افقي بر روند توسعه شهري در شهرهاي ايران است كه منجر به شكل گيري شهرهاي پراكنده شده است. يكي از مهم ترين نتايج اين مدل توسعه، بلعيده شدن اراضي زراعي و باغي پيرامون شهري مي باشد. (زیاری، 1391، 219)
همچنین طرفداران انگاره شهر فشرده ناخشنودی خود را از الگوی رایج توسعه های شهری کم تراکم با ابراز نگرانی از پیامد های زیست محیطی چنین توسعه های هرز و بیرویه اعلان می دارند.
یکی از پیگیری ترین حامیان رویکرد شهر فشرده تشکیلات کمیسیون جامعه اروپا است که در سال 1990 میلادی با انتشار گزارشی به تبیین این مسئله پرداخت. در گزارش مزبور شهر به منزله یک منبع نگریسته شده و بر آن اساس لازم است که با توجه به محدودیت و ارزش آن، در مصرفش نهایت دقت به کار گرفته شود، طرفداران انگاره شهر فشرده از طریق کوتاه کردن فاصله سفرهای شخصی، کاستن از مصرف و اتلاف زمین، افزایش امکان پذیری استفاده از تاسیسات حرارتی و برقی مشترک، در مقایسه با الگوی فعلی توسعه شهری آسیب بسیار ناچیزی را به محیط تحمیل می نمایند.(گلکار، 1379، 47)
مفهوم توسعه پایدار:
از واژه توسعه پایدار معانی متفاوتی در ادبیات تخصصی ذکر شده است.تعریغی از توسعه پایدار که عموما پذیرفته شده،تعریف مندرج در گزارش برونتلند است که طبق آن:«توسعه ای که نیازهای نسل امروز را بدون محدود کردن امکانات نسل های آینده برای رفع نیازهایشان پاسخ گو باشد.(۱۹۹۱.(Rees ,Roseland,
رشد كالبدي و فيزيكي يك شهر، فرآيندي است در دو قالب كلّي گسترش بيروني و دروني كه هر يك كالبدي با ويژگي هاي متفاوت را ايجاد مي نمايد و در نهايت مدل خاصي از چهره ي كالبدي بر جاي مي گذارد. توسعه ي كم تراكم و پراكند هي مناطق شهري، به لحاظ آثار متعدد و مخرّب بر محيط زيست و نواحي شهري، انديشمندان و سياست گذاران مسايل شهري را به چاره جويي واداشته است. در اين راستا افزايش تراكم به عنوان روش مقابله با پراكنش فزاينده مناطق شهري ، بخش عمد ه اي از مباحث توسعه ي پايدار را در دهه هاي اخير به خود اختصاص داده است )پورمحمدي و قرباني، 90،1382)
تئوري رشد هوشمند، طي دو دهه ي 1970 و 1980، بر مبناي اصول پايداري د ر واكنش به رشد : پراكنده، به تدريج در كشورهاي آمريكا و كانادا شكل گرفته است ) عباس زادگان و رستم يزدي ،38،1387) رشد هوشمند واكنشي براي پراكندگي محسوب مي شود و از توسعه هاي فشرده و كاربر ي هاي مختلط در مناطق شهري حمايت مي كند) قرباني و نوشاد، 1387، 166_165)
امروزه اين اتفاق نظر وجود دارد كه ساماندهي كالبد شهرها بايد بر اساس چارچوب توسعه ي پايدار شهري صورت بگيرد و تحقيقات انجام شده در سطح جهاني نشان مي دهد، كه رويكرد شهر فشرده به اهداف توسعه ي پايدار نزديك تر است) مثنوي، 91،1382) زیرا پراکندگی شهری یکی عمده ترین چالش هاي برنامه ريزي فضايي در قرن بيست و يكم است و رشد هوشمند ، چارچوبي مناسب براي شهرهايي است كه مدل فيزيكي آنها فشرده بوده و با فشار شديد توسعه روبرو شد ه اند) زياري و دیگران، 83-79، 1388) اين مدل در انطباق با توسعه ي پايدار، استفاده ي بهينه از زمين و كاهش سهم انرژي را توصيه ميكند) قرخلو و حسيني،160،1385) در ادامه مسير توسعه ي پايدار كه در سال 1987 مطرح شده بود، در كنفرانس اسكان 2 در سال 1996،ايده ي توسعه ي پايدار شهري وارد عرصه ادبيات شهرسازي شد كه بر مواردي نظير كاربري فشرده و كاراي زمين، تكيه كمتر بر خودرو ، اقتصاد
پايدار، مشاركت مردم و كارايي در استفاده از مسكن و محيط، تأكيد مي كند) پور محمدي و قرباني،92،1382) فشردگي يك اصل مهم از اصول شش گانه ي طراحي پايدار شهري در چارچوب مفاهيم توسعه ي پايدار شهري محسوب مي شود (كوين جي و جوپاور، 15،1388)
طراحی شهری پایدار و اصول بنیادین آن:
به دنبال طرح مبحث توسعه پایدار، معماران و طراحان شهری همانند متخصصین رشته های دیگر به ارائه الگوهائی جهت انطباق فعالیت ایشان در چارچوب مزبور پرداخته اند. در حال حاضر در مورد اصول و الزامات «توسعه پایدار» و نقش طراحی شهری و معماران در آن ادبیات گسترده ای وجود دارد که فرصت پرداختن به آن در چارچوب این نوشتار اجمالی نیست. بر اساس الزامات «توسعه پایدار» اصول متعارف طراحی شهری مورد بازنگری صاحب نظران قرار گرفته و برخی از پر مراجعه ترین منابع کلاسیک با تجدید نظر و اضافات جدیدی که جهت پاسخگویی به الزامات مزبور پیش بینی شده اند تکمیل و منتشر شدند. به طورکلی، اهداف طراحی شهری در چارچوب توسعه پایدار، برحفاظت همزمان از«محیط طبیعی» و «محیط انسان ساخت» تاکید دارد. بر اساس آراء نظریه پردازان، اجمالا می توان سه اصل زیر را بعنوان «اصول سه گانه طراحی شهری پایدار» معرفی نمود.(گلکار، 1379، 46)
اصل اول: اولویت بخشیدن به بازیافت ساختمان ها، اماکن، زیر ساختارها و شیکه معابر موجود از طریق منطبق نمودن آنها با شرایط و نیاز های جدید. در واقع، در طراحی شهری پایدار بر حفاظت و بهسازی ابنیه و بافت های شهری موجود تاکید ویژه می شود.
اصل دوم: طراحی شهری پایدار، دغدغه حفاظت از منابع طبیعی، منظر طبیعی زمین و حیات وحش را دارد. از این رو، هرگونه مصالح جدید ساختمانی لازم است از منابع پایدار، نظیر چوب حاصل از جنگلداری صحیح و اصولی، به دست آمده باشد.
اصل سوم: طراحی شهری پایدار در توسعه نواحی شهری جدید(نظیر احداث محلات و شهر های جدید) دغدغه کاستن از میزان مصرف انرژی را دارد. این هدف از طریق کاربرد استخوانبندی شهری صحیح، گونه های ساختمانی مناسب، توزیع فضایی مناسب کاربری ها و استفاده از تراکم بهینه پیگیری می شود. به عبارت دیگر صرفه جویی در مصرف انرژی از طریق ایجاد ارتباطات نزدیک تر بین کاربری های مختلف شهری و همچنین از طریق ایجاد ارتباطات نزدیک تر بین کاربری ها ی مختلف شهری و همچنین ازطریق کنترل طرح ساختمان ها از نظر بازدهی مصرف انرژی امکان پذیر می گردد.(owens,1991)
در همین راستا، در طراحی شهری پایدار لازم است که ساختمان های جدید به شکل انعطاف پذیر طرح شوند، به نحوی که قابلیت پذیرفتن تغییرات آتی برای ماوا دادن به عملکردهای گوناگون را در طول دوره عمر خود داشته باشد، و درجهت ساختار جدید شهری گونه ای از سیستم حمل و نقل انتخاب گردد که قادر باشد تعامل موزونی را میان الزامات توسعه اقتصاد، حفاظت زیست محیطی و تضمین کیفیت زندگی آینده جامعه برقرار سازد.(گلکار، 1379، 46)
روش تحقیق
مفهوم «توسعه پایدار» در زمینه فرم شهری دارای اصولی است که مورد پذیرش بسیاری از صاحب نظران قرار گرفته و البته مخالفانی نیز دارد. اصولی مانند فشردگی و تراکم در شهر، تنوع در برنامه ریزی کاربری ها، بازیافت و… مواردی هستند که به روند توسعۀ پایدار یک شهر کمک کرده، منافع اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای جامعۀ شهری در بر دارند. لازم به ذکر است که ارائه تعریفی دقیق از «فرم شهری» کار ساده ای نیست. بنابراین در این زمینه نیاز به کنکاش وجود دارد. کوین لینچ فرم شهری را الگوی فضایی گسترده، ساکن و پایدار عناصر فیزیکی در شهر می داند، فرم نتیجه یک تراکم کم و بیش تکرار شونده عناصر شهری است (lynch,1981,47). بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که فرم شهری حاصل همگرایی شکل گیری بسیاری از مفاهیم و عناصر شهری است. الگوی شهری به طور وسیعی از عناصر یا تیپ های مشابه و تکراری ساخته می شود. این الگو ها از شباهت های اساسی برخوردار بوده و می توانند یک مفهوم واحد را ایجاد کنند. با توجه به پیچیدگی های موضوع، این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحلۀ اول و مطالعات نظری که بخش قابل توجهی از تحقیق را شامل می شود، از روش تحلیل محتوای داده های اسنادی جهت مقایسۀ مفاهیم و دیدگاه ها استفاده شده است. مرحلۀ دوم دربر گیرندۀ روش های تحلیل موضوعی اسناد کتابخانه ای و نیز برداشت اطلاعات از طریق روش میدانی – مشاهدۀ مستقیم و برنامه ریزی شده – است. از آنجا که پیش فرض پژوهش حاضر بر این امر استوار بوده است که: «ویژگی های معماری و شهر سازی شهر های قدیمی حاشیۀ کویر تا حدود زیادی منطبق بر دیدگاه های پذیرفته شدۀ جهانی در زمینه اصول فرم شهری پایدار است» لذا این تحقیق سعی در تحلیل کیفی اصول اخذ شده در مبانی نظری و انطباق آنها با شرایط گذشتۀ شهر مورد مطالعه (طبس) دارد.
شهر طبس و ساختار کالبدی آن
شهر طبس در غرب استان خراسان جنوبی، در مدار ۳۳ درجه و ۳۵ دقيقه شمالي و نصف النهار ۵۶ درجه و ۵۵ دقيقه شرقي، در منطقه اي با آب و هواي بياباني واقع شده، و شهرستانهاي بردسكن و شاهرود از شمال، فردوس و بيرجند از شرق، استان كرمان از جنوب، و شهرستانهاي نايين، اردكان و بافق از غرب و جنوب غربي آنرا احاطه كرده اند.
ارتفاع شهر طبس از سطح دريا حدود ۶۹۰ متر است، و در شرق آن رشته كوه بلندي به نام رشته كوه شتري قرار گرفته كه ضلع شرقي چاله بزرگ طبس را تشكيل ميدهد.
جمعیت شهر طبس بر اساس سرشماری 1390، 35150 نفر میباشد(مرکز آمار ایران، 1390) که از لحاظ جمعیت در رتبه 3 استان و 220 کشور قرار گرفته است. مساحت تقریبی شهر طبس 25 کیلومتر مربع عنوان شده. بررسی تراکم جمعیتی شهر طبس نشان میدهد که این شهر از یک بافت و مدل پراکنده برخوردار می باشد، تبعیت گسترش شهر در پیرامون شهر و توسعه بیرون زا گواه این مسئله است.
رشد و توسعه آرام و بطئی شهرهای این منطقه در طی قرنها و بر اساس نیازها و احتیاجات ساکنان، موقعیتی استثنایی برای منطبق شدن آنها با محیط طبیعی فراهم کرده است. محدودیتهای جغرافیایی، اقلیمی و دفاعی، شهر را در داخل حوزههای مشخص، محصور کرده و حتی ساخت و سازهای بعدی) به دلیل ضروریات رشد جمعیتی( آسیب جدی به ساختار اصلی شهر و فشردگی آن وارد نساخته است. در همین چارچوب، عموماً ساختارهای شهر بنابر اندازه و ابعاد مطلوب، جمعیّت متعادل و سایر ویژگیهایش با شرایط اکولوژیکی که شهر در آن رشد و گسترش مییافته هماهنگ بوده است.
پس از زلزله سال 57 شهرسازی طبس با دگرگونی قابل تاملی روبرو میشود، شهر جدید طبس در همان مکان قبلی بازسازی شده و مسئولان وقت با گسترش افقی شهر و عدم مجوز ارتفاع ساختمان ها (ساکنین مجوز احداث حداکثر یک طبقه را دارند) در پراکندگی شهر و تراکم کم جمعیتی نقش بسزایی داشته اند. در این گفتار سعی شده مشکلات ناشی از این مسئله را بررسی و راهکار متناسب آن را ارائه دهیم.
عکس 1:نقشه تعداد طبقات(ماخذ:نگارنده) عکس 2: نقشه بافت قدیم و جدید(ماخذ:نگارنده)
هماهنگی شهر طبس با الزامات طراحی شهری پایدار و فرم کالبدی
سکنی گزینی انسان در نواحی کویری، جز در پرتو بهره برداری هوشمندانه از مواهب طبیعی و تعدیل و تلطیف نمودن شرایط سخت آب و هوایی این مناطق میسر نبوده است. برخی از مشکلات متعددی که مردم مناطق گرم و خشک را به چاره جویی و خلق راه حل های بدیع سوق داه است از این قرارند: تابش آفتاب سوزان و گرمای شدید در روز، اختلاف درجه حرارت زیاد بین شب و روز، تابستان های بسیار گرم و زمستان های سرد، بارندگی اندک، کم آبی و وجود باد های گرم پر گرد و خاک و احیانا شنی(توسلی،محمود،1352،21).
پژوهشهایی که در زمینه معماری و طراحی شهری پایدار بعمل آمده است نظیر تحقیقات جدید گولانی(1995) نشان میدهد که معماری بومی شهر های سنتی خاورمیانه در هماهنگی و انطباق قابل ملاحظه ای با ویژگی های زیست محیطی سرزمین خود بوده اند. پژو هشگرانی نیز معتقدند که اصلی ترین هدف طراحی شهری در مناطق گرم و خشک از نقطه نظر اقلیمی می بایست تخفیف میزان اسری ناشی از آب و هوا بر افراد که برای کار، خرید، ورزش، قدم زدن و غیره در فضای باز شهری به سر می برند باشد. همچنین هدف دیگر طراحی شهری در چنین مناطقی ارتقا توانمندی ساختمان ها در فراهم آوردن فضاهای داخلی به نحوی است که ضمن تامین آسایش اقلیمی نیازمند حداقل مصرف انرژی باشد. به طور کلی استرس هایی که در فضاهای خارجی مناطق کویری می تواند توسط انسان تجربه گردند به چهار گونه قابل طبقه بندی هستند (توسلی،محمود،1352،33).
- الف: استرس ناشی از گرمای زیاد در روز های تابستان که ناشی از دمای هوا و تابش شدید خورشید می باشد.
- ب: نور خیره کننده و آزار دهنده که ناشی از پرتو مستقیم و یا غیر مستقیم خورشیدی است.
- ج: شیوع باد های غبار آلود عمدتا در بعد از ظهر ها
- د: جریان باد های سرد در فصل زمستان
دانش طراحی شهری نوین براین امر دلالت دارد که برای کاستن از میزان استرس ناشی از گرمای شدید در روز های تابستان لازم است طرح محلات مسکونی به گونه ای باشد که فواصل پیاده روی ساکنین و بازی کودکان کوتاه گردد. مسیرپیاده رو ها لازم است حتی الامکان در سایه قرار داشته باشد که این امر یا توسط سایه ابنیه مجاور و یا درختان تامین می شود. ایجاد سایه به ویژه در اماکنی که افراد و به ویژه در اماکنی که افراد و به ویژه کودکان در طول ساعات روز در فضاهای خارجی تجمع می نمایند اهمیت دارد. از نقطه نظر توزیع فضایی اماکن خرید، مدارس و خدمات شهری نیز لازم است که سرویس های پایه در نزدیکی محلات مسکونی پیش بینی شوند.همچنین، جهت تنظیم و کنترل اقلیم خرد فضاهای شهری جزییات طرح ساختمان ها در مناطق گرم و خشک لازم است به گونه ای باشد که سایه گیری مسیر های پیاده و زمین های بازی و همچنین امکان تهویه مناسب، تقلیل گرد و غبار و کاهش انعکاس نور خیره کننده تامین گردد.(گلکار، 1379، 48)
مطالعه شهرهای فلات مرکزی ایران )شهرهای حاشیه کویر ( مانند طبس نشان میدهد که ویژگیهای کالبدی بخشهای تاریخی و سنتی شهرهای مزبور به میزان قابل توجهی با یافته های علمی جدید تطابق دارند. چنین به نظر میرسد که هماهنگی محیطی مزبور، محصول فرایندی طولانی از آزمون و خطاهای مکرر بوده که در طی تاریخ و در جریان طراحی و ساخت ابنیه و بافتهای شهری به وقوع پیوسته است. به طور کلی، با توجه به مشترکات کالبدی شهرهای سنتی مناطق کویری ایران میتوان الگویی را تحت عنوان «شهر فشرده ایرانی» بازشناسی و پیشنهاد نمود (گلکار، 1379، 48).
با توجه به مطالبی که گفته شد سعی میشود الگویی را منطبق با مفاهیم علمی امروزی و در جهت استفاده از شهرسازی قدیم شهر طبس و اقلیم این منطقه ارائه دهیم.
جهت تامین آسایش اقلیمی در مناطق گرم و خشک سه روش استفاده از سایه و باد، استفاده از آب، و به حداقل رساندن تاثیر پرتوهای خورشیدی وجود دارد. (توسلی،محمود،1352،45) بررسی شهر طبس(قبل از زلزله) نشان میدهد که هر سه روش مورد اشاره به گونه ای مد نظر قرار داشته اند. ایجاد سایه در مقیاس ها واحد های مسکونی با اتخاذ تدابیری همچون استفاده از حیاط های مرکزی با دیوارهای جانبی مرتفع و محصوریت زیاد تامین گردیده، و معابر ارگانیک کم عرض و جداره های آن سایه اندازی لازم را در مقیاس فضاهای شهری فراهم می آورد. آب نیز به عنوان عنصری حیات بخش نقش موثری در شهر طبس ایفا کرده و می کند. عنصر آب نه تنها توانسته است کویری خشک را به آبادی های قابل زیست مبدل نماید، بلکه در مقیاس شهر، نقش شکل دهنده استخوانبندی شهر را ایفا میکند. و در مقیاس واحد های مسکونی از طریق عناصری نظیر حوض آب به سیستم سرمایش و کاستن از خشکی هوا کمک می رساند. روش دیگر جهت تامین آسایش اقلیمی و طرفه جویی در مصرف انرژی تقلیل سطوح در معرض تابش خورشیدی ابنیه و بافت های شهری است. این امر از طریق ایجاد «فشردگی» صورت می پذیرد. به طور کلی مفهوم فشردگی را می توان به شکل های گوناگون توضیح داد. معهذا، شاخصه واضح فشردگی را می توان نسبت با حاصل تقسیم سطح در معرض شرایط طبیعی ساختمان به سطح پوشانده شده(سطح زیر بنای ساختمان) تعریف نمود. به عبارت دیگر یک ساختمان کوشک مانند یک طبقه که در وسط قطعه ای زمین واقع باشد واجد حداقل فشردگی است ولی چنانچه همین ساختمان دو طبقه گردد از فشردگی بیشتری برخوردار می شود، این اصل در سازمان در سازمان کالبدی شهرهای کویری ایران از طریق درهم فشرده بودن واحدهای مسکونی حتی از چهار جانب به واحدهای دیگر متصل باشند، رعایت گردیده است. نمونه بام های به هم پیوسته بلوک های شهری را در کلیه شهرهای کویری می توان یافت. (توسلی،محمود،1352،62)
یافته های تحقیق
شهر طبس همچون سایر شهر های ایران از ابتدای قرن هجری حاضر تحولات شدید کالبدی قرار داشته است که با آهنگ تحولات تاریخی و تدریجی این سکونتگاه های ارگانیک تفاوت فاحشی داشته است. از ابتدای قرن چهارم هجری، مدرنیزاسیون سطحی و ناقصی که کانون توجهش عمدتا بر ایجاد تحولات و مدرنیزه نمودن کالبد ظاهری شهر قرار گرفت دگرگونی های عمیق و ناخواسته را در شهر طبس پدید آورد. مدرنیزاسیون کالبدی مزبور که در قالب امواج پی در پی (نظیر قانون توسعه و تعریض معابر در سال 1312 و یا تهیه و تصویب طرح های جامع شهری از دهه 1340 به بعد و تهیه طرح های آماده سازی زمین در دهه های بعدی) تجلی یافته. شهر طبس دارای طرح هادی شهری که در دهه 60 تهیه شده و تا به امروز توسعه شهر بر مبنای این طرح صورت گرفته، همچنین طرح جامع طبس در مر حله تصویب رسیده، با توجه به خاص بودن آب و هوای طبس میبایست اقلیم منطقه و جلوگیری از توسعه بی رویه و همچنین فشرده سازی را در دستور کار قرار دهند.
بررسی مداخلات کالبدی مدرن در شهر طبس نشان میدهد که اقدامات مزبور در تعارض با اصول سه گانه طراحی شهری پایدار قرار داشته است. دگرگونی های کالبدی ایجاد شده در شهرها نشان میدهد که طرح های ملاک عمل، توجه ناچیزی به ویژگی های معماری و شهرسازی بومی و خصوصیات طبیعی محل داشته اند. به طور مثال گسترش بی رویه شهرها، که از یک سو در اثر بورس بازی زمین و ساختمان و از سوی دیگر ناشی از اجرای توصیه های طرح هادی می باشند، امروزه شهر طبس را از نظر «تراکم جمعیتی» در موقعیت نامطلوبی قرار داده است. چنانچه به سیر تحول و گسترش شهر طبس(قبل از زلزله) به عنوان یکی از مصادیق بر جسته شهرهای کویری، نظری بیاندازیم، رشد فشرده بافت سنتی آن را در تقابل آشکار با رشد دفعی و کم تراکم محلات جدید آن خواهیم یافت.
طرح هادی شهر طبس، در کنار تشویق رشد کم تراکم شهر، از طریق تحمیل مقررات زونینگ و تفکیک عملکردهای اصلی شهری(همچون مراکز کار، نواحی مسکونی و…) به استفاده هرچه بیشتر از وسائط نقلیه موتوری دامن زده و موجب افزایش مصرف انرژی گردیده اند. این پدیده نیز در تقابل با وضعیت طبیعی شهر های کویری است.
بخش دیگری از پیامد های نامطلوب ناشی از مداخلات کالبدی جدید در شهر طبس را می بایست در نگاه طرح هادی و یا جامع شهری به مفهوم «توسعه کالبدی» دانست. یکی از پیش فرض های همیشگی در طرح های هادی و جامع این است که «از آنجا که در سال افق برنامه ریزی طرح(مثلا تا 20 سال بعد) جمعیت شهر افزایش معینی خواهد یافت، لذا می بایست برای تامین نیاز سکونتی جمعیت مازاد، محدوده جدیدی از اراضی پیرامونی شهر را برای گسترش آتی و توسعه کالبدی شهر پیش بینی نمود.» که این خود منجر به اتلاف منابع طبیعی و کاهش کارایی و افت کیفیت زندگی شهری شده، و در تقابل با اصول و اهداف طراحی شهری پایدار قرار می گیرد.
بر خلاف رویه متداول در طرح های جامع، امروزه توجه طراحان شهری در کشورهای پیشرفته به رویکرد هایی نظیر «توسعه درونی شهر»، «بازیافت و نوزایی بافت های موجود» و سیاست «متراکم سازی نواحی کم تراکم شهری» به عنوان شیوه هایی جهت جذب جمعیت در چارچوب کالبدی موجود شهر ها جلب شده است (گلکار، 1379، 51)
نکته قابل توجه اینکه، میان شیوه های نوین که در قالب تئوری های «شهر متراکم» و «نوزایی شهری» عنوان گردیده اند و سنت های معماری و شهرسازی شهر کویری طبس مشابهت هایی به چشم میخورد که شایسته است در تدورین استراتژی مداخله کالبدی در شهر طبس مورد توجه و استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری
در حال حاضر سياست هاي شهرنشيني كشورهاي پيشرفته از الگوي رشد افقي به سمت الگوي رشد هوشمند تغيير كرده است. اين الگو در نهايت مي تواند به ايد ه ي شهر فشرده منجر شود) رهنما و عباس زاده،61،1387) در همين راستا با بررسي هاي انجام گرفته در اين تحقيق تا حدودي بر امكانات و محدوديت هاي توسعه در شهرطبس شناخت حاصل گرديد. در ادامه جهت حركت در مسير الگوي شهر فشرده، به منظور دست يابي به شهري پايدار در آينده پيشنهادات زير ارائه مي گردد:
_ جهت جلوگيري از تغيير كاربري اراضي زراعي و باغي پيرامون شهر و همچنين وجود اراضي مناسب باير داخل بافت ، حركت به سمت متراكم سازي و رويكرد شهر فشرده ، مناسب ترين الگوي توسعه ي شهر طبس در آينده خواهد بود.
_ توجيه برنامه ريزان و مسؤولين مديريت شهري به الگوي شهر فشرده و تهيه طرح امكان سنجي متراكم سازي بر اساس الگوي مذكور ضرور يترين و مهم ترين گام محسوب ميشود.
_ شروع به افزايش تراكم و ارائه ي سيستم تعريف شده ي حركت پياده، دوچرخه و ماشين در بافت مياني به دليل عرض مناسب معابر و قطعات بزرگ زمين.
_ جذابيت در حركت پياده در بافت مياني، مستلزم جداره سازي و ايجاد تنوع در چشم اندازها
مي باشد. اين مسأله نيازمند تجديد نظر در ضوابط شهرسازي در صدور پروانه ساخت از طرف
شهرداري با تأكيد بر مبلمان شهري مي باشد.
_جلوگيري از افزايش محدوده ي شهر و كنترل شديد بر هرگونه ساخت و ساز بي رويه در خارج از محدوده ي شهر.
_ فراهم نمودن زمينه ي مشاركت شهروندان در تحقق متراكم سازي با ارائه ي تسهيلات مناسب مسكن و تسهيلات عوارض صدور پروانه ساخت.
_ جلوگيري از ساخت و ساز و افزايش محدوده در حدفاصل بافت منسجم شهر با هسته هاي غير منفصل.
_ تقويت تركيب كاربري ها در بافت مياني با برنامه ريزي جهت تسريع در حركت ستون استخوان بندي شهر از بافت قديمي به سمت اين بافت در جبهه شرقی.
_ تقويت حركت پياده و سيستم حمل و نقل عمومي در بافت مياني با احداث پاركينگ هاي عمومي و جلوگيري از فروش عوارض حذف پاركينگ در ساخت و سازهاي اين محدوده.
_ ايجاد كمربند سبز در حاشيه ي محدوده خدماتي موجود به منظور جلوگيري از رشد افقي شهر.
فهرست منابع
- _ بحرینی، حسین(1387) «مقایسه مفاهیم توسعه پایدار: یک تحلیل نظری» نقل از مجموعه مقالات توسعه شهری پایدار، بهناز امین زاده، تهران، تهران: دانشگاه تهران، ص 7-20.
- _ توسلی ، محمود(1369) معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، تهران: دانشگاه تهران.
- _ مرکز آمار ایران(1390) گزارش سرشماری نفوس و مسکن استان خراسان جنوبی.
- _گلکار، کوروش (1379) «طراحی شهر پایدار در شهرهای کویر ایران» نشریه هنرهای زیبا، شماره 8.
- _ پور محمد، محمدرضا، رسول قربانی (1385).«ابعاد و راهبردهای پارادایم متراکم سازی فضای شهری» فصلنامه مدرس . دوره 7، شماره 2. ص 133.
- _ مثنوی، محمدرضا، (1382).«توسعه پایدار و پارادایم های جدید توسعه شهری:شهر فشرده و شهر گسترده» فصلنامه محیط شناسی. شماره 31. ص 89.
کلیه حقوق برای سایت ” دانشنامه طبس گلشن ” محفوظ است
استفاده از مطالب و تصاویر با ذکر منبع ” دانشنامه طبس گلشن ” مجاز است
با سلام در داخل متن به مقاله و یا کتاب دکتر زیاری اشاره شده است اما در منابع موجود نیست.امکانش هست راهنمایی بفرمایید