کتاب : آيت اللّه آقا شيخ محمدعلي امينيان مدرّس طبسي و روحانیون معاصر ایشان
سرشناسه: |
امینیان مدرس ، محمد مهدی ، 1337. |
عنوان و نام پدیدآور: |
درباره حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس طبسی/ مؤلف محمد مهدی امینیان مدرس. |
مشخصات نشر : |
یزد : محمد مهدی امینیان مدرس ، 1337. |
مشخصات ظاهری : |
64 ص. |
شابک: |
شابک 6-4711-04-964-978 978-964-04-4711-6 ISBN: |
وضعیت فهرست نویسی: |
فیپا |
موضوع: |
امینیان مدرس طبسی ، محمد علی ، 1263-1343– سرگذشتنامه |
موضوع: |
مجتهدان و علما—ایران—طبس—سرگذشتنامه |
رده بندی کنگره: |
1388 816 الف 8 الف /3/55BP |
رده بندی دیویی: |
998/297 |
شماره کتابشناسی ملی: |
1955263 |
محمد مهدی امینیان مدرس
(با تشکر از همکاری آقای محمد رضا امینیان مدرس)
………………………………………………………………….
در این مجموعه سعی شده است که به شخصیت های – حدوداً- یک قرن اخیر شهرستان طبس اشاره شود. لذا در این کتاب از این افراد ذکری بعمل آمده است :
الف: علمای دینی شهرستان :
مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس و خانواده ایشان
مرحوم آيت الله العظمي آقا شيخ محمد حسين مجتهد
مرحوم آيت الله آقا شيخ ابراهيم مجتهد نجفي
مرحومحضرت آیت الله حاج شیخ محمدرضا طبسی نجفی(بلوریان)
مرحوم آقا شیخ احمد امام
مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا واعظ طبسي
مرحومآقا ميرزاي مجتهد (مجتهد و عالم بزرگ شهر طبس در زمان حمله نائب حسين كاشي)
مرحومحجه الاسلام آقای بزرگ(پدر مرحوم آقاي بحرالعلوم قدسی)
مرحومحجه الاسلام آقای میانه(آقا محمدرضا ، كه قاضي شهر- حاكم شرع- بوده اند)
مرحومحجه الاسلامآقای شیری
مرحوم آقاميرزا نصيرالاسلام يزدي
مرحوم حجه الاسلام حاج ملا ابوالقاسم شریعتی
مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا نمايي
مرحومحجه الاسلام آقاي بحر العلوم قدسي
مرحوم آقا شيخ ابوالحسن امامي
مرحوم حاج میرزا حسینعلی رضوی مشهور به رئيس الواعظين
مرحومآقا شیخ محمد حسین شریعت
مرحوم کربلایی غلامعلی برهانی
مرحوم حجه الاسلام حاج محمد حسن زجاجی
مرحومآیت الله حاج شیخ محمد حسن رمزی
حضرت آیت الله حاج شیخحسن طاهری پاکدل
حضرت حجهالاسلامحاج شيخ غلامرضا فرحناكي
مرحوم حجه الاسلام كربلائي آقا سيد مهدي مهاجريان
حضرت حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج سید ابراهیم مهاجریان
مرحوم حجه الاسلام حاج سید مصطفی حیدری
مرحوم حجه الاسلام حاج شیخ محمد حسین نصیری(گرّان)
مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم شریعتی
مرحوم حجه الاسلام حاج آقا شیخ محمد حسن شریعتی
حضرت حجه الاسلام و المسلمین مهدی پور
حضرت حجه الاسلام حاج سید احمد هاشمی محترم
حجه الاسلام جناب آقای حاج شیخ محمد طاهر واحدیان
حجه الاسلام جناب آقای حاج شیخ محمد طاهر سالمی
حجه الاسلام جناب حاج شیخ محمد هاشم پاکدل
مرحوم حجه الاسلام حاج آقا سید حامد مهاجری
مرحوم حجه الاسلام کربلایی آقا سید ابوالفضل مهاجری
مرحوم حاج شیخ حسن خطیبی
مرحوم کربلایی آقا محمد حسین سابقی
مرحوم آقای موسوی
مرحوم آقا شیخ ملاعباسعلی واحدیان
مرحوم حاج آقا سید محمد سجادی(اصفهکی) مشهور به شیر خدا
مرحوم حجه الاسلام آقا سید احمد سجادی
مرحوم آقا سید رضا مزاری
مرحوم آقا سید حجی مزاری
مرحوم حاج کربلایی اسدالله ابوالحسنی
ب: شعرا ، مقدسین و سایر بزرگان :
مرحوم حاج حسينقلی معلم خوری طبسی معروف به آقا معلم خوری
مرحوم میرزا علی منشی باشی
مرحوم حاج شيخ حسين شمّاع
حاج محمد حسن تاجر طبسی
مرحوم حسن اللهی
مرحوم كربلائي شيخ محمد علي مقدس
مرحوم كربلائي ميرزا عبدالله موسويان مقدم (مهاجريان)
مرحوم حاج آقا سيد احمد سجادي
مرحوم كربلايي آقا محمد مهدي امينيان
مرحوم آقا سيد عنايت الله حقي
مرحوم حاج غلامحسين فتحي
مرحوم كربلايي محمد باقر هاديان
مرحوم آقا محمد حسین عطاری مصباح
آقای عبدالحسین اخوان طبسی
افرادی از خانواده آیت الله امینیان مدرس
ج: علمای دینی که اهل طبس نمی باشند ولی به دلایلی این نوشتار مزین به نام آنان نیز شده است:
مرحوم حضرتآیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری
مرحوم حضرت آیت الله العظمی آقا سید محمد حسین طباطبایی بروجردی
مرحوم حضرت آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی
مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائرییزدی
مرحوم حضرت آیت الله العظمی شاهرودی
مرحوم حضرت آيت الله العظمی حاج آقا سید حسين قمي
مرحوم حضرت آيت الله العظمی ميلاني
مرحوم حضرت آيت الله آقا سيد علي اكبر خويي
مرحوم حضرت آيت الله حاج شیخ غلامرضا يزدي(فقيه خراساني)
مرحوم حضرت آيت الله حسيني شيرازي
مرحوم سيبويه كاشمري
مرحومان حجج اسلام برادران حاج سيد كاظم و حاج سيد ولي الله حائري طبسي
حضرت آيت الله آقا ميرزا سيد علي مدرس يزدی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سپاس خدای عزوجل را که نور معرفت در قلب های مؤمنان می تاباند و درهای علم و دانش را بر بندگان خود می گشاید؛ قرآن کریم را برای هدایت بشر نازل می نماید؛ انبیاء را چراغ فروزان راهنمای امم قرارمی دهد، بشیر و نذیر؛ و علماء و دانشمندان، مبلغان راه رسولان. که العلماء ورثه الانبیاء؛ و بر مردمان فرض می شود که با این انوارهادی، راه درست را از راه باطل باز شناسند و دنیا و آخرت خویش را آبادان نمایند.
حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس مردی که در سرزمین طبس متولد شدند، در آستان مقدس ائمه معصومین حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) (مشهد مقدس) و حضرت امیرالمؤمنین، مولای متقیان امام علی(ع)(نجف اشرف) شکوفا گشتند و سالیان دراز مردم طبس را از زلال قرآن و عترت سیراب نمودند.
هم ایشان و سایر علماء این شهر بودند که به یمن قدومشان طبس گلشن شد و گلشن ماند.
زنده و پاینده باد یاد و نام این عالم بزرگ و تمامی علماء و دانشمندان این بلاد و سایر بلاد.
سخن مولف:
سالها پیش متوجه این نکته شده بودم که شخصیت های فرهنگی و اجتماعی شهرستان طبس کمتر از آنچه باید و شایسته آنان است معرف مردم این شهرستان می باشند. بویژه آنکه اگر اندک اطلاعاتی از این بزرگان وجود دارد خاطراتی از شکل و شمایل و حداکثر بعضی رفتارهای روزمره آنان است. از آن مهمتر اینکه همان اندک اطلاعات نیز نزد سالمندان شهرستان است که بر اساس مشیت الهی دیر یا زود آنان نیز به همان خاطرات می پیوندند و همان اطلاعات و خاطرات ناچیز را نیز با خود به ابدیت می برند.
بنابراین تصمیم به جمع آوری زندگی و سیره بزرگ مردان فقید این شهر گرفتم و طبعاً کار را با مرحوم آیت الله امینیان مدرس شروع کردم چه اولاً دسترسی به مدارک و اطلاعات ایشان قاعدتاً هنوز در خانواده وجود داشت و ثانیاً به هر حال ایشان از متأخرین بودند.
اما تأسف انگیز بود که در مورد ایشان نیز اطلاعات چندانی نیافتم تا برسد به دیگران که خویشاوند ما نبودند و چه بسا که از زمان فوت آنان سالیان بیشتری گذشته بود و این بود که ضرورت این اقدام پررنگ تر نمود و نهایتاً پس ازشش تا هفت سال تلاش مستمر و همکاری همه جانبه و ارزشمند برادر عزیزم جناب آقای محمد رضا امینیان مدرس و نیز جناب آقای حاج سید مهدی رضوی و بسیاری از دوستان و عزیزان ، به همین اندک بسنده شد تا اگر خداوند توفیق عنایت فرماید شروعی باشد بر اقدامی در شأن که در آینده عملیاتی گردد. انشاء الله.
مشخصات و کلیات زندگیآیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس طبسی:
نام و نام خانوادگي(مطابق اسناد ثبت احوال) :آقا شيخ محمد علي امينيان مدرس(كه در دستخط مبارك حضرت آيه الله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، «آقا شيخ محمد علي طبسي معروف به مدرس» عنوان شده است.)
تولد : 5 سنبله(شهريور) 1263 هجري شمسي
نام پدر: مرحوم حاجي ملا ابوالقاسم ابن حاج محمد حسن تاجر طبسي ابن علی اکبر ابن حسنعلی ابن محمدامین
نام مادر: فاطمه بيبي فرزند حاج محمد طاهر فرزند حاج ابوالقاسم فرزند حاج زین العابدین عطار(سرسلسله فامیل عطاری)
نام همسر:آغا بي بي سلطان(آغا بی بی)امینیان مدرس(منتسب به خانواده محترم بیضی[1]) فرزند ملا ابوالقاسم و خدیجه سلطان
سیره عملی و اجتهاد
بی تردید آنچه حتی بیش از گفتار یا تراوشات فکری و نوشته های بزرگان بر فرهنگ و خط مشی و مرام اطرافیان و جامعه تأثیر گذار است، سیره عملی آنان می باشد. در خصوص حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس ، هرچند متأسفانه بدلیل آنکه امروز اکثریت نزدیکان و کسانی که بطور مستمر با ایشان مراوده و حشر و نشر داشته اند ، دیگر در میان ما نیستند و برخی نیز به دلیل کهولت و کسالت بخوبی قادر به یادآوری و بازگویی دیده ها و شنیده های خود نمی باشند و یا آنکه دسترسی به آنان میسر نیست ، اطلاعات دقیق فراوانی در اختیار نمی باشد، با این حال با بررسی و تعمق در اطلاعات و دانسته های محدود موجود و گرد آمده تا حدودی سیره عملی آنمرحوم قابل بازشناسی است. از جمله:
* مرحوم آقا جمال الدین( علی اکبر) فرزند ارشد آن مرحوم گاهی نقل می کردند که : در زمان حیات پدرم شهر طبس فاقد آب لوله کشی بهداشتی بود و آب برای مصارف گوناگون نوعاً آب قنات شهر بود که از سویی متعلق به خیل مالکین بود و از طرفی از مسیر های روباز جویهای معابر عبور میکرد و در طی مسیر به دلیل آبتنی کودکان و شستشوی البسه و استفاده حیوانات و دام ها و غیر آن قاعدتاً آلوده می شد و طبعاً انواع بیماری های پوست و مو و چشم و غیره شیوع داشت. در آن شرایط بیاد دارم پدرم شاید همه روزه مرا که کودک یا نوجوان بودم ، جهت آوردن
کوزه ای آب ازخزینه حمام کوچک خیابان( که ظاهراً به دلیل تولیت وقف آن یا اجازه مالک یا دلیل دیگر حق تصرف در آن را داشتند) اعزام
می فرمودند و این آب مختص وضوی ایشان و شاید دیگر اعضای خانواده بود و دلیل این امر را اینگونه بیان می فرمودند که: آب شهر مشاع است و افراد زیادی در آن شریکند و بعضی از مالکین ایتام صغیرند و لذا در تصرف آن برای مصرف وضو باید احتیاط کرد. لازم به ذکر اینکه آب حوض منزل نیز نوعاً آلوده و غیر بهداشتی وگاه انباشته از بِلوه (لارو حشرات) بود.
* از فحوای دانسته های مختلف چنین بر می آید که آن بزرگوار همانند بسیاری از بزرگان و علمای پرهیزکار ، تکلیف گرا بودند و شاید بزرگترین تکلیف خود را نشر معارف حقه الهی و شریعت محمدی (ص) می دانستند و لذا نوعاً به تناسب هر شرایط و موقعیتی که پیش می آمد،به ادای تکلیف می پرداختند. از جمله در واقعه هولناک و غمبار “کشف حجاب” اجباری رضاخان پهلوی که علیرغم مخالفت و مقاومت سرسخت علمای غیور و مردم دین باور ، بر جامعه تحمیل شد و عملاً علمای معزّز شهر طبس نیز ناچار به مهاجرت به روستاها و یا انزوای شدید شده بودند، گویا مرحوم آیت الله امینیان مدرس تکلیف خود را اینگونه تشخیص داده بودند که با
تن دادن به در آوردن لباس مقدس روحانیت در غیاب نسبی سایر علما ، در صحن جامعه حضور داشته باشند و در حد وسع و امکان به رفع حوائج و امور شرعی و هدایت مردم و تبلیغ شریعت اسلام و مذهب حقّه تشیع بپردازند و لذا در طول آن سال های سیاه (از کشف حجاب تا سقوط رضاخان) هم دفتر خانه را مفتوح و معمور نگه داشته بودند و هم از فرصت تدریس شرعیات در کلاس ششم که نوعاً معلمین مدرسه هم در آن شرکت می نمودند استفاده کرده و عملاً فرهنگیان و نوجوانانی که در آن موقع
با سوادترین های جامعه آن روز طبس محسوب می شدند را با معارف اسلامی آشنا می ساختند.
* مرحوم آیت الله امینیان مدرس پس از سال ها کسب فیض از محضر علمای بزرگ مشهد و نجف اشرف به درجه عالیه اجتهاد نائل آمده بودند و موفق به أخذ تصدیق اجتهاد از حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید ابوالحسن اصفهانی ، بزرگ مرجع عالی قدر آنروز و شاخص ترین چهره فقاهت و مرجعیت حوزه علمیه نجف اشرف (بزرگترین مرکز علمی و فقهی جهان تشیع در آن روز و در طی هزار سال) گردیده بودند.این اجازه اجتهاد به تأیید حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، مؤسس و رئیس معزز حوزه علمیه قم (بزرگترین مرکز علمی – فقهی جهان تشیع در حال حاضر و دومین مرکز آن روز پس از نجف اشرف) نیز رسیده بود.
قابل توجه است که ایشان پس از رسیدن به این مقام شامخ شاید بیش از 40 سال در شهر طبس ساکن و به نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و تربیت طلاب و انجام امور حسبیه و شرعی مردم مشغول بوده اند ، در عین حال کم نیستند کسانی از معاصران آن مرحوم (حتی در میان شاگردانشان) که در زمان حیات آن بزرگوار و حتی گاه تا امروز از اینکه آن مرحوم به جایگاه رفیع اجتهاد دست یافته بودند بی اطلاعند. از قرائن چنین بر می آید که ایشان بدلیل خلوص نیت و انگیزه الهی ، داعیه و انگیزه ای برای تبیین جایگاه ارجمند علمی و فقهی خویش نداشته اند. شاید قبول و تصدی مسئولیت دفاتر ازدواج و طلاق که بنا به توصیه مرحوم آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی (فقیه خراسانی) و از سر احساس تکلیف پذیرفته و سپس مسئولیت دفتر اسناد رسمی هم به آن اضافه شد و نیز قبول تدریس درس شرعیات مدرسه و حشر و نشر روزمره آنمرحوم با عموم مردم در عادی
نشان داده شدن شخصیت و جایگاه ایشان مؤثر بوده است که اساساً مطلوب ایشان بوده است.
* فرزند ارجمند آن بزرگوار ، مرحوم آقای دکتر حاج محمد امینیان مدرس گاهی به این مطلب اشاره و تصریح می نمودند که :”پدرم بسیار علاقه مند و مشتاق تشرف به حج بیت الله الحرام و زیارت حریم نبوی (ص) و اعتاب مقدسه ائمه بقیع علیهم السلام بودند ولی هیچ گاه قادر به تأمین مخارج آن نشدند و توفیق تشرف به حج را پیدا نکردند.”
اینکه آن بزرگوار نتوانسته باشند هزینه تشرف به حج خود را در طول سالیان دراز تأمین نمایند ،محل تأمّل است . ایشان در خانواده نسبتاً متموّلی رشد کرده بودند.
پدرشان مرحوم حاج ملا ابو القاسم (معروف به حاج ملا ابوالقاسم امین) از جمله تجار شهرستان طبس بوده اند و تبعاً زندگی مرفهی داشته اند، به نوعی که منزل مسکونی باقیمانده از ایشان و وجود بیرونی و اندرونی و اسطبل و غیره مؤیّد مطلب است. پدر بزرگ ایشان مرحوم حاج محمد حسن تاجر طبسی[2] (معروف به حاج محمد حسن امین) نیز از تجار امین و بسیارمتمول بوده اند بنوعی که موقوفات زیادی در شهرستان های طبس و فردوس و کربلای معلی از ایشان بر جای مانده بوده است که تولیت آن با مرحوم آیت الله امینیان مدرس بوده و تبعاً بابت حق التولیه آن سهمی داشته اند.
ایشان حداقل از دو مرجع عالیقدر هم عصر خود (طبق مدارک موجود)یعنی حضرت آیت الله العظمی بروجردی رضوان الله تعالی علیه و حضرت آیت الله حسینی شیرازی (میرزا آقا محمد) رحمه الله علیه اجازه تصدی امور حسبیه و اخذ حقوق الهیه و سهم مبارک امامعلیه السلام و سادات و حق تصرف در ثلث سهم امام علیه السلام از جمله برای صرف در معاش خودشان را داشته اند . خود ایشان نیز مدرس حوزه علمیه طبس بوده اند همچنین سردفتر دفاتر اسناد رسمی ازدواج و طلاق بوده اند و در کنار ان در کلاس ششم شرعیات را تدریس می فرموده اند.
از طرفی بر حسب اطلاعات موجود و اظهارات فرزندان و نزدیکانشان از سطح زندگی معمولی همانند اکثر اقوام و خویشاوندان و علمای معاصر خود برخوردار بوده اند . در چنین شرایطی چگونه قادر به تأمین مخارج سفر حج بیت الله الحرام نشده اند؟ از پاره ای اطلاعات و بیانات فرزندانشان چنین دانسته می شود که آن مرحوم و همسرشان به رفع حوائج نیازمندان از جمله خویشان و ارحام نیازمند اهتمام داشته اند بنوعی که گاه نسبت به تأمین و تهیه جهیزیه و سایر هزینه های ازدواج نو عروسان و غیر آن از محل دارایی و در آمد خود اقدام می فرموده اند.
شاید بشود از مجموع شواهد و قرائن موجود چنین استنباط کرد که آن بزرگوار اولاً همانند بسیاری از علماء پرهیزکار در تصرف ثلث سهم امام علیه السلام در امر معاش خود احتیاط و شاید اجتناب می فرموده اند و ثانیاً در مقام یکی از علمای برجسته و نمایندگی آیات عظام و مراجع معظم تقلید در امور حسبیه و اخذ سهم امام علیه السلام و سادات معزز و مجوز تصرف در بخشی از آن و نیز حشر و نشر و اختلاط دائم با عموم طبقات ، تبعاً شناخت کامل نسبت به محرومان و نیازمندان داشته اند و همانند سایر علمای اعلام مرجع و ملجاء فقرا و محرومان بوده اند و احتمالاً هرگاه ثلث سهم امام علیه السلام و سادات معزز و سایر وجوه شرعی تکافوی نیاز نیازمندان را نمی کرده است ،بخشی از دارایی و در آمد شخصی خود را صرف آنان می نموده اند – که اگر چنین بوده ،از خانواده و فرزندانشان مخفی می داشته اند- و لذا علیرغم داشتن در آمد نسبتاً سرشار و زندگی و معاش عادی ، هیچگاه از جهت مالی استطاعت و تمکن لازم برای تشرف به حج بیت الله الحرام را نیافته اند. رحمه الله علیه.
* اواخر عمر شریف آنمرحوم با انقلاب ننگین باصطلاح سفید شاه که با هدایت ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا طرح ریزی و اجرا شد، مصادف گردید. می دانیم که اولین اصل آن به اصطلاح انقلاب ،” اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی ” نام داشت. هرچند که اصلاحی روی زمین ها و مدیریت و ارتقاء آنها صورت نگرفت ولی تغییر مالکیت زمین ها با جدیت دنبال شد تا جایی که حتی املاک و زمین های زراعتی متعلق به موقوفات حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نیز به زور و اجبار از ید متولیان خارج و آن املاک غصبی به زارعین واگذار شد. واضح است که زمین دار کردن زارعین و حمایت از آنان بطور اصولی و صحیح با رعایت ضوابط شرعی امر پسندیده ای است.
و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با شرایط و قیودی مورد تنفیذ رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) هم قرار گرفت.) ولی قدر مسلم با وضعیت و شرایط و ضوابط نامشروع آن روز ، مورد تأیید علما و مراجع عظام تقلید نبود و از مصادیق غصب تلقی می شد. این در حالی بود که حضرت آیت الله امینیان مدرس در مقام سردفتر اسناد رسمی ، موظف به تنظیم اسناد مالکیت غصبی اصلاحاتی بودند و از طرفی هم توان استنکاف و مقابله با طاغوت و دستگاه ستمگر حاکم را نداشتند. در چنین شرایطی ، آنمرحوم تکلیف خود را در تعطیلی دفترخانه تشخیص دادند و چون این امر تبعاً مقاومت و مخالفت عمال حاکم را در پی داشت ، ابتدا اقدام به تمارض نمودند و بدینوسیله زمینه را برای تعطیلی دفتر خانه فراهم آوردند و لذا عملاً به دنبال تمارض، خود را بناچار خانه نشین کردند و در هر حال به هیچ وجه زیر بار تنظیم اسناد موصوف و اجرای دستور عمال حکومتی مبنی بر تنظیم اسناد اصلاحاتی نرفتند.
تمارض و به دنبال آن خانه نشینی و انزوای نسبی و شاید اندوه های پیاپی ناشی از تسلط روز افزون حکومت در جهت استقرار انقلاب باصطلاح سفید و محو و پایمال شدن شریعت نبوی (ص) و از سویی کهولت سن دست به دست هم داد و ایشان را عملاً بیمار و ناتوان ساخته و در بستر انداخت. مرحوم آقا محمد حسین عطاری مصباح[3] بر اساس شنیده های ایشان از مرحوم آیت الله مدرس ، تمارض و خانه نشینی با انگیزه شانه خالی کردن از تنظیم اسناد غیر شرعی اصلاحاتی را اصلی ترین دلیل بیماری و فوت آن بزرگوار می دانستند.
سر انجام پس از دو سال خانه نشینی و تمارض و آنگاه بیماری ،در هفتم بهمن 1343 مصادف روز بیست و سوم رمضان المبارک 1384 پس از درک لیله مبارکه قدر ، از درد و رنج دنیا خلاص شدند و روح بلندشان از سرای خاک به روشنای افلاک و جوار رحمت حق پرکشید. رحمه الله علیه.
فرزندان و خاندان حضرت آیت الله امینیان مدرس
همگی به لطف خداوند توفیق خدمت به جامعه اسلامی را داشته اند. خلاصه ای از اطلاعات مربوط به مشارالیهم به شرح ذیل می باشد:
*مرحوم آقای علی اکبر امینیان مدرس که بیشتر به آقا جمال الدین شهرت داشتند در دفترخانه اسناد رسمی و ازدواج و طلاق پدرشان و پس از آن با مجوّز حضرت آیت الله العظمی بروجردی در اداره آمار و ثبت احوال طبس به خدمت اشتغال داشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان خدمت ریاست اداره مذکور را بعهده داشتند. ایشان سه بار ازدواج کرده اند بصورتی که پس از فوت هر کدام از همسران، تجدید فراش نمودند شامل: 1- خانم صدیقه (بتول) امینیان که چند سالی پس از ازدواج ، مشارالیها و تنها دخترشان فوت نموده اند. 2- خانم شاهزمان عطاری مصباح که در زلزله طبس به همراه دو پسرشان فوت نموده اند. نیز دو پسر دیگر ایشان در دوران طفولیت دار فانی را وداع گفته اند و دو پسر بزرگتر نیز در قید حیاتند. 3- سیده زهرا بیگم قدمگاهی که پس از زلزله با ایشان ازدواج نموده و حاصل این ازدواج سه فرزند پسر می باشد.
آقا جمال الدین در 16/7/76 در مشهد مقدس به رحمت ایزدی پیوستند و در قطعه 36-ردیف 52-شماره 48 بهشت رضای مشهد مدفون می باشند.
*مرحوم آقای دکتر محمد امینیان مدرس ملقب به جلال الدین که خادم افتخاری آستان مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء بودند.ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی تا پایان سطح (معادل کارشناسی ارشد) که در محضر پدرشان و سایر اساتید طی نمودند در علوم جدید نیز موفق به اخذ دکترای حقوق خصوصی از دانشگاه تهران گردیدند و بیش از چهل سال به کار قضاوت اشتغال داشتند. ایشان سالها مسئولیت یکی از شعب دیوان عالی کشور را عهده دار بودند و همزمان با کار قضایی، بالغ بر 20 سال در دانشکده های حقوق دانشگاه فردوسی و آزاد مشهد به تدریس پرداختند. تألیفات متعددی از ایشان بجا مانده که تا کنون دو کتاب ” مفقودین و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی ” و “وقف از دیدگاه حقوق و قوانین” به چاپ رسیده است. همچنین دو کتاب در زمینه های “ارث” و “حقوق خانواده” آماده چاپ است. دو ترجمه از کتب حقوقی فرانسه نیز آماده چاپ می باشد. متأسفانه کار تحقیق و تکمیل 9اثر حقوقی دیگر ناتمام مانده است. همسر ایشان خانم صدیقه مهدی زاده(طبسی نژاد)
بوده اند و چهار فرزند شامل یک دختر و سه پسر از آنان به یادگار مانده است. مرحوم آقای دکتر حاج محمد امینیان مدرس در 29 تیر ماه سال 1388 همزمان با روز عید سعید مبعث 1430 هجری قمری برحمت ایزدی پیوستند و در جوار آستان مقدس رضوی در صحن آزادی حرم مطهر مدفون گردیدند.
*عصمت آغا همسر مرحوم آقا محمد رضا امینیان. مشارالیه سالها به عنوان رئیس اداره راه فردوس و سپس طبس بوده اند که در سال 1342 فوت نموده و در سمت جنوبی حرم مطهر امامزاده حسین بن موسی الکاظم (ع) مدفون می باشند. عصمت آغا نیز در زلزله سال 1357 برحمت ایزدی پیوسته و در جوار آن امامزاده لازم التعظیم دفن گردیده اند.آقا محمد رضا امینیان در عین حال پسر عموی آیت الله امینیان مدرس بودند. عصمت آغا دارای پنج فرزند دختر و یک پسر بوده اند که یکی از دخترانشان در جریان زلزله طبس به دار باقی شتافته اند.
*بتول آغا همسر حاج آقا سید مهدی رضوی مدیر کل اسبق تحقیق اوقاف کشور و ساکن تهران می باشند. جناب آقای رضوی علاوه بر تحصیلات حوزوی معادل سطح که در محضر اساتید مختلف منجمله مرحوم آقای امینیان مدرس گذرانده اند ،دارای لیسانس معقول و منقول از دانشگاه تهران بوده، مدت ها در آموزش و پرورش تهران خدمت نموده و سپس به سازمان اوقاف کشور منتقل شده اند. فرزندان ایشان نیز شامل یک پسر و یک دختر می باشند.ایشان از ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده ونیز علاقه خاصی به طبس دارند . سروده ای از ایشان مبیّن این امر است:
ز تهران برو شهر قم با صفا بخوان در حرم آیه انّما*
ز معصومه قم برو در طبس حسین بن موسی(ع)زیارت نما
زبعد زیارت ببین باغ را بهشت طبس را سیاحت نما
از آنجا به مشهد بشو رهسپار به معصوم عاشر ارادت نما
که باشند ایشان به اذن خدا شفیع خلایق به روز جزا
*انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا(احزاب/33)
*ظاهراً مرحوم آقای مدرس فرزند دیگری به نام ابراهیم نیز داشته اند که ملقّب به کمال الدین بوده و در طفولیّت فوت نموده است.
از علماي شهرستان طبس كه معاصر آیت الله امینیان مدرس بوده و مراوداتي با یکدیگر داشته اند مي توان افراد ذيل را نام برد:
مرحوم آيت الله العظمي آقا شيخ محمد حسين مجتهد که از شاگردان آيت الله ميرزاي شيرازي بوده و در بين علماي شيعه و مراجع تقليد معروف و مخصوصاً از لحاظ تقوا شاخص بوده اند. ایشان دارای مراتب والای علم و زهد و تقوا ، و بنا به پاره ای از قرائن و شنیده ها در حد مرجعیّت تقلید بوده اند. کسانی از جمله مرحوم آقا محمد حسین مصباح و مرحوم آقا جمال الدین امینیان مدرس نقل می کردند که شخصی از اهالی طبس در سفر عتبات عالیات در نجف اشرف خدمت مرجع تقلید عصر ، حضرت آیت الله العظمی شاهرودی مشرف می شود و مسئله شرعی مطرح می کند معظم له ضمن پاسخ، از موطن سائل می پرسند و متوجه می شوند که اهل طبس گلشن می باشد لذا می فرمایند”مگر در طبس آقا شیخ محمد حسین حضور ندارند که از من مسئله می پرسی؟” و این نشانگر شأن و مرتبه عالی علمی و اجتهاد معظم له در نگاه مرجع تقلید بزرگ آن دوران یعنی حضرت آیت الله شاهرودی است. پس از واقعه کشف حجاب و حضور بعضی از زنان با هیئت مذکور، حاج آقا شیخ محمد حسین به شدت متاثر گشته و دیگر صحن جامعه را مناسب برای حضور ندانسته اند. گفته شده که ایشان پس از واقعه مذکور و ملاحظه آثار آن از شدت حزن و اندوه خود را خانه نشین نموده ودیگر تا زمان ارتحال به سرای باقی، در صحن جامعه حضورنیافته اند. بر سنگ مزار ايشان شعري با مضمون:
جناب شيخ محمدحسين فقيه كبيركه بد به شهر طبس همچو گنج در ويران
هزار و سيصد و پنجاه و هفت از هجرت گذشته بود كه در روز هجدهشعبان
به حكم ارجعي از اين جهان بي بنيادگرفت مرغ روانش ز ملكتن طيران
وجود دارد كه مشتمل بر تاريخ فوت ايشان است و سروده مرحوم آقا معلم خوري[4] است. مرحوم آقاي مدرس نيز از شاگردان آقا شيخ محمدحسين مجتهد بوده اند. قبرآقا شیخ محمد حسین درضلع شرقی بقعه امام زاده حسین بن موسی الکاظم ( ع ) واقع است.
مرحوم آيت الله آقا شيخ ابراهيم مجتهد نجفيکه از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی نائینی و صاحب مقام اجتهاد بوده اند زهد و حسن سلوک ایشان موجب اقبال و احترام فوق العاده مردم طبس نسبت به معظم له
بوده است. تعظیم و تکریم همگان نسبت به آن بزرگوار در ملاقات ها و برخورد های روزانه را هنوز بسیاری از مردم طبس به خاطر دارند و چنانچه کسانی که از نزدیک با ایشان حشر و نشرداشته اند همت نمایند مجموعه ارزشمندی از مکارم و سجایای اخلاقی و رفتاری آن بزرگوار قابل احصاء و تنظیم است. آقا عبدالحسین اخوان طبسی که عکس منحصر به فرد آقا شیخ ابراهیم از آثار عکاسی ایشان است(عکس این کتاب) نقل می کنند که آن بزرگوار می فرموده اند: “از وجوهات ، استفاده شخصی نمی کنیم” و معاش زندگی ایشان (که خیلی هم ساده و بی آلایش بوده است) از فروش خرما و مرکبات و سایر محصولات خانه شخصی و احیانا اگر ملکی داشته اند تامین می شده است. احتمالا به دلایلی مانند آنچه در مورد مرحوم آیت الله امینیان مدرس ذکر شد ایشان نیز به حج مشرف نشده اند.قبر شریفآن بزرگوار در ضلع شرقی امام زاده حسین بن موسی الکاظم(ع) واقع است.
حضرت آیت الله حاج شیخ محمدرضا طبسی نجفی(بلوریان)، ایشان سال ها در طبس ، مشهد ، قم و نجف به کسب علم و معارف اشتغال داشته اند و از محضر اساتید بزرگی از جمله ادیب نیشابوری اول و میرزا جعفر شهرستانی و میرزا جوادآقا ملکی تبریزی و میرزا محمد علی شهابادی و آیت الله شهید سید حسن مدرس ، آیت الله العظمی نائینی و آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله العظمی آقا ضیاء عراقی و آیت الله کمپانی بهره های شایانی برده اند آن بزرگوار از ابتدای نهضت حضرت امام خمینی (ره) از حامیان امام و انقلاب اسلامی بوده اند ایشان یازده اجازه اجتهاد از مراجع و اعاظم حوزه های علمیه داشته اند.آثار قلمی آن بزرگوار بالغ بر پنجاه عنوان
در موضوعات فقه وکلام وتفسیرواصول وتاریخ ودعاوحدیث واخلاق می باشد.مشارالیه در سال 1391 هجری قمری تحت فشار رژیم بعثی از نجف اشرف به قم مراجعت فرموده اند و در 25 ربیع الثانی 1405 (28/10/1363) در شهر قم از دنیا رحلت فرموده و در بقعه 38 صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) مدفون گردیده اند.
مرحوم آقا شیخ احمد امام، مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا واعظ طبسي که از وعاظ مبرز و با تقوای عصر خویش بوده اند و علیرغم جوانی در سطح کشوردرردیف معاریف وعاظ بوده اند.ایشان پدر حضرت آیت اللهحاج آقا شیخ عباس واعظ طبسی متولی محترم آستان مقدس حضرت امام رضا (ع)
می باشند ،حجج اسلام، آقای بزرگ(پدر مرحوم آقاي بحرالعلوم قدسی)، آقای میانه(آقا محمدرضا ، كه قاضي شهر- حاكم شرع-بوده اند و اطلاعات زيادي در موضوعات فقه و اصول و حكمت و كلام و طب داشته اند.) و آقای شیری که این سه نفر اخیرفرزندان مرحوم آقا ميرزاي مجتهد
بوده اند(آقاميرزا در زمان حمله نائب حسين كاشي به عنوان مجتهد و عالم بزرگ شهر طبس شناخته مي شدند.) مرحوم آقاميرزا نصيرالاسلام يزدي،مرحوم حجه الاسلام حاج ملا ابوالقاسم شریعتی ، مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا نمايي که از علما و وعاظ و معاریف طبس و از مبارزین عصر پهلوی اول و دوم بوده اند ایشان علی رغم جوانی پس از وقایع شهریور1320 و عزل و تبعید رضاخان پهلوی و ختم غائله شوم کشف حجاب ، کمر همت بربسته و در گردهم آوری علمای شهرستان از جمله حضرات آیات آقا شیخ محمد حسین مجتهد و آقا شیخ ابراهیم نجفی و آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس و نیز طلاب جوان و نوجوان و ترغیب و تشویق طلاب جدید و احیاء مجدد حوزه علمیه طبس بیشترین نقش را ایفا نموده اند. ایشان سال ها در کسوت معلم معارف دینی وشرعیات در مدارس جدیدبه نشرحقایق ومعارف دینی و روشنگری نسبت به انحرافات عقیدتی و سیاسی و اخلاقی و اجتماعی و تربیت نسل جوان همت گماشته اند. آیت الله حاج شیخ غلامرضا نمایی را شاید بتوان پیشتاز و علمدار مبارزه با فرقه
استعمار ساخته و ضاله بهائیت در طبس شمرد. کتاب
“آتش نیست کتابی است”اثر آیت الله نمایی ثبت شده به شماره
669-23/12/54 دفتر نگارش فرهنگ و هنر خراسان که به طبع رسیده است، بخشی از این مبارزه مقدس است کتاب مذکور در رد کتاب
” مبادی استدلال” نوشته عنایت الله سهراب بهایی نگاشته شده است. احداث مسجد خیابان گلشن ( امام خمینی) شهر طبس از دیگر خدمات معظم له است که به نام خودشان نام گذاری شده است ایشان در سال 1366درمشهدالرضا (ع) رحلت فرموده ودربلوک29ردیف17شماره4قبرستان بهشت رضا مدفون می باشند. حجج اسلام مرحوم آقاي بحر العلوم قدسي،
مرحوم آقا شيخ ابوالحسن امامي، مرحوم حاج میرزا حسینعلی رضوی مشهور به رئيس الواعظين، آقا شیخ محمد حسین شریعت، مرحوم کربلایی غلامعلی برهانی و مرحوم حجه الاسلام حاج محمد حسن زجاجی.
مرحوم آیت الله امینیان مدرس همچنين مراوداتي با آيات عظام و علماي اعلام زمان خويش داشته اند چنانكه بعضي از آن بزرگان كه ساكن بلاد ديگر
بوده اند در مسافرتهايي كه به طبس داشته اند در منزل آقاي مدرس نزول اجلال فرموده اند شامل :
حضرت آيت الله العظمیحاج آقا سید حسين قمي، حضرت آيت الله العظمی ميلاني، حضرت آيت الله آقا سيد علي اكبر خويي، حضرت آيت الله حاج شیخ غلامرضا يزدي(فقيه خراساني)، حضرت آيت الله شيخ محمد رضا طبسي(بلوريان)که از هیأت افتائیه مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی بوده اند،جناب آقاي سيبويه كاشمري وحجج اسلام برادران حاج سيد كاظم و حاج سيد ولي الله حائري طبسي[5].
از طلبه هاي جوان دوره ايشان مي توان ازمرحومآیت الله حاج شیخ محمد حسن رمزینام برد.ایشان حدود 4 سال درطبس از مجلس درس
حضرات آیات آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس، حاج شیخ غلامرضا نمایی و آقا شیخ ابراهیم نجفی بهره مند شده و سپس در مشهد مقدس حدود 12 سال از محضر اساتید بزرگی از جمله آیت الله حاج میرزا احمد مدرس یزدی و آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت الله العظمی میلانی رحمهم اللهبهره های فراوانی برده اند آنگاه در حدود سال 1341 به نجف اشرف هجرت نموده و حدود 14 سال در جوار حضرت امیر المؤمنین (ع) به کسب فیض پرداختند.ایشان یک دوره کامل خارج اصول را از محضرحضرت آیت الله العظمی خویی استفاده نموده و تقریرات درس آن مرجع بزرگوار را تنظیم نموده اند. از معظمٌ له آثار قلمی ارزشمندی باقی مانده که از جمله تاکنون دو کتاب به چاپ رسیده است. طبق مقدمه ی وصیتنامه اخلاقی ایشان با عنوان سخن دل، آثار قلمی آن مرحوم مشتمل بر 16 اثر، ذکر شده است که بعضی از آن من جمله شرح رساله الحقوق حضرت امام سجاد(ع) و نیز کتابی با عنوان فتنه ی باب و بهاء است که منتشر شده است.
همچنین مرحوم آیت الله حاج سید ابراهیم حجازی که ساکن مشهدو نماینده مراجع تقلیدی همچون حضرت آیت الله خویی بوده اند.نیز
حضرت حجه الاسلامحاج شيخ غلامرضا فرحناكيایشان در سال 1314 هجری شمسی در طبس متولد و از 16 سالگی وارد حوزه های علمیه شده اند. ابتدا در حوزه علمیه طبس از محضر حضرات آیات آقا شیخ ابراهیم مجتهد نجفی وآقا شیخ محمد علی امینیان مدرس و سپس در حوزه های علمیه مشهد مقدس و در جوار بارگاه ثامن الائمه (ع) از محضر اساتیدی همچون حضرات آیات مرحوم حاج شیخ غلامرضا نمایی، میرزا احمد مدرس، حاج شیخ هاشم قزوینی و نیز حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی اعلی الله مقامهم بهره مند شده اند.
و آنگاه به تدریس و تربیت طلاب در مدارس علمیه طبس و نیز مدارس علمیه مشهد مقدس خصوصاً مدرسه علمیه مرحوم آیت الله میلانی ، مدرسه حجت ، مدرسه الحجه ، مدرسه المهدی ، مدرسه کرمانیها و نیز حوزه درسی حسینیه آیت الله العظمی شیرازی (ره) پرداخته اند. توفیقاتشان مستدام و عمرشان طولانی باد.
حضرت آیت الله حاج شیخ حسن طاهری پاکدل که در سال 1311 در طبس متولد شدند و از 12 سالگی تحصیلات حوزوی را شروع نمودند ابتدا در حوزه علمیه حسینیه خان (طبس) که زیر نظر مرحوم آیت الله آقا شیخ غلامرضا نمایی اداراه می شد ثبت نام و سطح یک را در آنجا گذارنده و از محضر مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس ، مرحوم آیت الله آقا شیخ غلامرضا نمایی و مرحوم آیت الله آقا شیخ ابراهیم مجتهد نجفی تلمذ نموده اند. ضمن آنکه در همان حوزه برای سایر طلاب جوان تدریس می فرموده اند. سپس به مشهد عزیمت نموده و در مدرسه میرزاجعفر و سپس مدرسه سلیمان خان ساکن شده و در 7 سال اقامت مشهد از محضر اساتید بزرگ آن زمان من جمله مرحوم آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی و مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی و مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی و نیز مرحوم آیت الله العظمی میلانی کسب فیض می نمایند آنگاه به قم عزیمت نموده در مدرسه حجتیه ساکن شده و در درس خارج مجتهدین عظام و در رأس آنان حضرت آیت الله بروجردی شرکت می نمایند. پس از درگذشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی ، حضرت آیت الله پاکدل راهی نجف اشرف می شوند و قصد توطن می نمایند ابتدا در مدرسه مرحوم سید طباطبایی یزدی و سپس مدرسه کبرای بروجردی سکونت می نمایند و از خرمن درس های خارج آیات عظام حکیم ، شیرازی ، شاهرودی و غیرهم خوشه چینی می نمایند اما درس خارج مرحوم حضرت آیت الله خویی را اختیار می نمایند و تا پایان اقامت نجف در محضر ایشان می مانند ضمن آنکه در همه این سالها در مدرسه بخارایی ، مدرسه کبرای بروجردی و دارالحکمه حکیم تدریس می نموده اند. در سال 1359 با توجه به فشارهای حزب بعث عراق ، به ایران تشریف می آورند و در شیراز اقامت
می گزینند.ایشان هم اکنون استاد ، زعیم و رئیس حوزه علمیه امام سجاد (ع) شیراز می باشند. توفیقاتشان مستدام و عمرشان طولانی باد.
حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سید ابراهیم مهاجریانایشان در سال 1321 در طبس متولد شده اند پدر و اجدادشان از روحانیون و مقدسین صاحب نام بوده اند تحصیلات اولیه را در طبس و فردوس طی نموده و سپس در مشهد مقدس و در جوار ملکوتی حضرت امام رضا (ع) از محضر اساتیدی من جمله حضرات آیات عظام ؛ میلانی ، شیروانی ، فلسفی ، مرتضوی و نیز مجالس درس شهید بزرگوار حضرت حجه الاسلام هاشمی نژاد بهره مند شده و تحصیلات حوزوی را در حد خارج فقه و اصول گذرانده اند.علاوه بر تحصیل و تدریس و تبلیغ ، مهمترین فعالیت های حضرتحجه الاسلام و المسلمین حاج آقای مهاجریان ؛ سابقه مبارزات انقلابی ، حضور طولانی در جبهه جنگ تحمیلی همچنین 8 سال قضاوت و مدیریت قضایی در شهرهای مشهد و کاشمر و نیز امامت جمعه طبس از سال 1386 بوده است که هم اکنون نیز این مسئولیت را بعهده دارند.
از مصادیق باقیات الصالحات ایشان می توان موارد ذیل را نام برد:
تأسیس حوزه علمیه حضرت حجت علیه السلام. مشهد مقدس – 1351
احیاء و مدیریت حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) – طبس
تاسیس و مدیریت حوزه علمیه خواهران – طبس
تاسیس صندوق های قرض الحسنه ، موسسات خیریه ، خانه سالمندان ، مساجد و حسینیه ها از دیگر فعالیت های ایشان می باشد .
عمرشان طولانی باد و توفیقاتشان مستدام.
مرحوم حجه الاسلام حاج سید مصطفی حیدری ایشان فرزند مرحوم حجه الاسلام سید محمد حیدری بوده و متولد روستای فهالنج طبس می باشند. دوره ابتدایی را در طبس گذرانده و سپس برای فراگیری علوم اسلامی وارد حوزه علمیه مشهد مقدس گردیده و در مدرسه علمیه نواب تحصیل
نموده اند.از اساتید ایشان می توان از آیت الله شهید هاشمی نژاد ، مرحوم آیت الله محامی ، آیت الله صالحی ، آیت الله واعظ طبسی و نیز مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نام برد.
همچنین برای تحصیل خارج فقه و اصول از محضر اساتید بزرگ حضرت آیات الله فلسفی و مرتضوی بهره مند شده اند.
مبارزه با رژیم ستم شاهی و تلاش در بیداری مردم شهرستان طبس و ترویج پیام انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در دوره اختناق طاغوت، منجر به زندانی شدن مرحوم آقای حیدری و بعضی از همرزمانشان
من جمله شهید موسوی قوچانی و شهیدهاشمی نژاد در تیرماه 1354 گردید که این دوره زندان تا شهریور 1356 ادامه داشت.
کمک به مردم شهرستان طبس در جریان زلزله 1357 ، تاسیس
صندوق های قرض الحسنه قدس فهالنج و ولیعصر طبس در بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم منطقه موثر بوده است.
تأسیس و قبول مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی طبس ، تشکیل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی طبس ، احداث و توسعه مدرسه علمیه شهید مطهری فریمان ، حضور در جبهه های حق علیه باطل و نیز 11 سال امامت جمعه شهرستان فریمان مهمترین فرازهای زندگی ایشان بوده است حضرت حجه الاسلام حیدری در 22/8/1384 و در سن 53 سالگی وفات یافتند و بنا به وصیت خودشان در محل صندوق قرض الحسنه قدس فهالنج (زادگاه ایشان) به خاک سپرده شدند. رحمه الله علیه.
مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد حسین نصیری(گرّان)
ایشان در سال 1314 خورشیدی در روستای خسرو آباد طبس متولد شدند. پدرشان مرحوم حاج عباسعلی گرّان از معتمدین و متدینین طبس بوده اند. مرحوم آقای نصیری مراحل اولیه تحصیل حوزوی را در مدرسه دو منار طبس گذرانده اند و در حدود 15 سالگی عازم مشهد شده و در مدرسه ی سلیمان خان از محضر درس آیات عظام میلانی و قمی بهره مند شده اند. سپس جهت تکمیل کمالات و معارف خویش عازم قم شده و به ویژه از محضر آیت الله بروجردی کسب فیض نموده اند .
پس از رحلت حضرت آیت الله بروجردی مجددا به مشهد باز گشته اند . ایشان در کنار سایر بزرگان سهم قابل توجهی در مبارزات مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و علیه رژیم ستم شاهی داشته اند.مهمترین مسئولیت های ایشان پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران ،مدیریت کمیته انقلاب اسلامی بجستان ، مسئولیت عقیدتی و سیاسی شهربانی کل خراسان ،امامت موقت جمعه ی چند شهرستان من جمله طبس و نیز 25 سال به عنوان روحانی کاروان های زیارتی بیت الله الحرام و عتبات عالیات بوده است .در سال 1358 مدرسه سلیمان خان که بعدا به مدرسه ی سلیمانیه معروف شد ، توسط ایشان و به نمایندگی اوقاف کشور بازسازی گردید.این بزرگوار در 9 مهر ماه 1380 و اندکی پس از بازگشت از کربلای معلی به رحمت ایزدی پیوستند و در قبر شماره ی 52- ردیف 35 – بلوک 12 بهشت رضای مشهد آرمیده اند. روحشان شاد باد.
مرحوم حجه الاسلام حاج آقا شیخ محمد حسن شریعتی، (متولد 1310- متوفی به سال 1374) ایشان پس از تحصیلات ابتدایی؛ مدتی نزد پدر خویش مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم شریعتی[6]– امام جماعت کریت – به فراگیری علوم حوزوی مشغول گردیده و سپس با مهاجرت به مشهد و تهران تحصیل علوم دینی را ادامه دادند. در همین دوران با ازدواج با صبیه مرحوم آیه الله حاج شیخ غلامرضا نمایی، اقدام به تشکیل خانواده نمودند. تمایل و درخواست پدر مبنی بر مراجعت به موطن، شیخ محمد حسن جوان را بر آن داشت که با ترجیح خواست و رضایت پدر بر خواست خود، از ادامه تحصیل در تهران چشم پوشیده و به طبس گلشن مراجعت نمایند و از سن 25 سالگی امامت جماعت و هدایت همشهریان متدین را بعهده بگیرد. ابتدا در مسجد محله بازگ و سپس در مسجد خیابان (آیت الله نمایی). بعد ها با پذیرش امامت جماعت مسجد حضرت صاحب الزمان (عج) واقع در میدان گلشن (امام خمینی) ، نمازهای ظهر و عصر را در این مسجد و نماز مغرب و عشا را کماکان در مسجد خیابان گلشن اقامه می نمودند. قابل ذکر است که نخستین جرقه های بارز انقلاب اسلامی در شهر طبس، در نمازهای جماعت ایشان زده شد. بدنبال قرائت اعلامیه حضرت امام خمینی (ره)توسط
حجه الاسلام حاج شیخ محمد طاهر سالمی و تأیید مرحوم حاج شیخ کربلایی اسدالله ابوالحسنی که به یورش مأموران شهربانی و دستگیری حاج آقای سالمی و جمعی از نمازگزاران از جمله جوانمرد غیور مرحوم حسن اللهی[7]انجامید؛ حجه الاسلام و المسلمین شریعتی در اقدامی هماهنگ با امامان مهمترین نمازهای جماعت شهر یعنی حضرت آیه الله آقا شیخ محمد حسن رمزی و حضرت حجه الاسلام حاج محمد حسن زجاجی ، نمازهای جماعت را به نشانه اعتراض به وحشیگری و بگیر و ببند عمال رژیم شاهنشاهی موقتاً تعطیل کردند و ضمن مقاومت در مقابل فشارهای مقامات؛ از سرگیری اقامه نمازجماعت را موکول به آزادی تمامی بازداشت شدگان که به ساواک مشهد منتقل شده بودند، کردند. در عین حال با تردد روزانه در سطح شهر ، مجال شایعه سازی عوامل رژیم دائر به اینکه دلیل تعطیلی نماز جماعت، بیماری امام جماعت است را از آنان سلب کردند. التهاب ناشی از مقاومت ائمه محترم جماعات و به تبع آنان نمازگزاران و متدینین ، عمال رژیم را وادار ساخت که تمامی بازداشت شدگان را آزاد نمایند. مراجعت آنان به طبس و مراجعه و ملاقات و تجلیل مردم از مبارزین آزادشده ، گامی دیگر در جهت تقویت و بالندگی نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در شهر طبس بود. همچنین به دنبال سخنرانی شورانگیز جناب
حجه الاسلام و المسلمین مهدی پور[8] در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان (مصادف با مردادماه 1357) در محل مسجد صاحب الزمان(عج) که به دستگیری سخنران و جمعی از مؤمنین در محل مسجد انجامید، ظهر روز بعد ، پس از اقامه نماز جماعت به امامت روحانی بزرگوار حاج شیخ محمد حسن شریعتی، نمازگزاران در معیت امام جماعت خویش جهت اعتراض و درخواست آزادی دستگیرشدگان شب قبل به سمت شهربانی راهپیمایی نمودند و با آجر به ماموران حمله کردند. هر چند که ابتدا رئیس شهربانی که ظاهراً آجری به پایش خورده بود ، لنگ لنگان قدم
بر می داشت ، اقدام به تیراندازی هوایی کرده بود ولی وقتی حاج آقای شریعتی پس از آرام کردن جمعیت اعلام کردند که برای آزادی بازداشت شدگان به داخل زندان می روند و از مردم خواستند در صورت تأخیر ایشان به وظیفه خود عمل کنند؛ طولی نکشید که رئیس شهربانی به ناچار از موضع تهاجمی خود عقب نشینی کردو تسلیم خواسته معترضین شد و بدینسان حجه الاسلام و المسلمین مهدی پور و سایر زندانیان باتفاق حاج آقای شریعتی پیروزمندانه از زندان خارج و به جمعیت پیوستند. بدنبال شکست شهربانی در مقابل ارادهالهی انقلابیون ، روز بعد یگانی از نیروهای ارتش که ظاهراً از بیرجند به طبس اعزام شده بودند ، کنترل کامل شهر را به دست گرفتند و بدون اعلام رسمی ، عملا برای سه روزی حکومت نظامی در شهر برقرار کردند. بنوعی که حتی اجتماعات سه نفری را متفرق
می نمودند. و این امر سه هفته قبل از واقعه جانگداز سرکوب قیام مردم تهران در میدان ژاله (شهدا) در هفدهم شهریور سال 1357 بود.
حاج آقای شریعتی در راهپیمایی های دوران انقلاب اسلامی نیز حضور بارز و موثری داشتند و این حضور در قوت قلب و تقویت روحیه پایداری مردم تأثیرگذار بود.
قابل ذکر اینکه هسته اولیه کمیته انقلاب اسلامی که شاید به دلیل شرایط خاص شهر طبس و احساس ناامنی ناشی از اسکان موقت مردم در کمپ ها و چادر های پس از زلزله 25 شهریور 1357 ، زودتر از اکثر شهرهای ایران و از فصل پاییز در قالب گشت های شبانه ، بروز و ظهور یافت ، زیر نظر و تحت مسئولیت و حمایت آن بزرگوار شکل گرفت. سرانجام آن روحانی وارسته در سال 1374 در مشهد مقدس دعوت حق را لبیک گفت و در بلوک 37 ردیف 50 شماره 32 بهشت رضا (ع) مشهد سر بر بالین خاک نهاد رحمه الله علیه.
با عنایت به اینکه در این فصل به موضوع مبارزات مردم طبس در جریان انقلاب اسلامی اشاره شد ، لازم است که از حضرت حجه الاسلام حاج سید احمد هاشمی محترم نیز ذکری به عمل آید ایشان اهل بشرویه می باشند ولی از حدود سال 1345 ساکن طبس بوده اند و امامت جماعت مسجد کهنه(مسجد امام خمینی) واقع در پایین محله طبس را به عهده داشته اند. سخنرانی های ایشان در مسجد مذکور و سایر مجامع مشحون از افشاگری نسبت به شاه و خاندان وی بود که با صراحت لهجه و شجاعت خاص خودشان ایراد می نمودند. به همین جهت در آن زمان نقش اول بیداری مردم و بویژه اهالی پایین محله متعلق به ایشان می باشد. مشارالیه ارتباط نزدیکی با حضرت آیت الله واعظ طبسی داشته اند و نماینده ایشان برای دریافت وجوهات شرعی بوده اند.
همچنینحجج اسلام جناب آقای حاج شیخ محمد طاهر واحدیان و جناب آقای حاج شیخ محمد طاهر سالمیو نیز جناب آقای حاج شیخ محمد هاشمپاکدلدر زمره این بزرگواران می باشند كه افراد اخیرالذکر در قيد حيات مي باشند. خداوند عمر شان را طولاني گرداند. از سایر روحانیون معزز آن زمان که در طبس وعظ می نموده یا در مرحله طلبگی بوده اند می توان از حجج اسلام حاج آقا سید حامد مهاجری، کربلایی آقا سید ابوالفضل مهاجری، حاج شیخ حسن خطیبی ، کربلایی آقا محمد حسین سابقی، آقای موسوی، آقا شیخ ملاعباسعلی واحدیان، حاج آقا سید محمد سجادی(اصفهکی) مشهور به شیر خدا و نیز آقا سید احمد سجادی همچنین آقا سید رضا مزاری و آقا سید حجی مزاری و حاج کربلایی اسدالله ابوالحسنی را نام برد که همگی دار فانی را وداع گفته اند.
با اينكه اهالي طبس همگي شيعيان خالص بوده و هستند در عين حال مقدسين شاخصي بوده اند كه زهد، تقوا و پرهيزگاري آنان زبانزد عام و خاص بوده است. من جمله ؛ مرحوم كربلائي شيخ محمد علي مقدس كه از اصحاب و پيروان مرحوم آيت الله العظمي آقا شيخ محمد حسين مجتهد بوده اند و امامت جماعت مسجد خيابان(مسجد حاج شيخ غلامرضا نمايي) را بعهده داشته اند. مشارٌالیه غير معمم بوده و شغل اصلي ايشان كشاورزي و باغباني بوده است.
همچنين مرحوم كربلائي ميرزا عبدالله موسويان مقدم (مهاجريان) كه ساكن حصار شهر بوده و از نظر زهد و تقوا جزء اوتاد بوده اند به حدي كه مردم به ايشان تبرك مي جسته اند. مشارٌاليه مقداري تحصيلات حوزوي داشته اند و در مدرسه دو منار براي طلاب نصيحت هاي اخلاقي و معنوي مي نموده اند.منزل ايشان در مقابل مسجد جامع قرار داشته است و تمامي نمازهايشان را در مسجد مذكور بجا مي آورده اند و هميشه ساعتي قبل از اذان صبح، ظهرو مغرب در مسجد جامع براي پيشواز از نماز حضور مي يافته اند تا آنجا كه به استعاره ايشان را “كبوتر مسجد” مي خوانده اند. حضرت آيت الله حاج آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، مرجع تقليد شيعيان در نامه اي كه براي مردم طبس نوشته بوده اند، اين بزرگوار را جزء نيكان و ارزشمندان دانسته و مردم طبس را به مواظبت و عنايت نسبت به ايشان سفارش نموده اند.كربلائي ميرزا عبدالله پدرمرحوم حجت الاسلام كربلائي آقا سيد مهدي مهاجريان و جد پدري حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد ابراهيم مهاجريان امام جمعه محترم طبس بوده اند.
همچنين حاج آقا سيد احمد سجاديکهاز سادات ميارزه بوده اند، ايشان علاوه بر ماه رمضان ماه هاي رجب و شعبان را نيز روزه مي گرفته اند.
همچنين كربلايي آقا محمد مهدي امينيان برادر مرحوم آقاي مدرس كه ايشان نيز شخصي وارسته و پرهيزگار بوده اند.
ضمناً شايسته است از حضرت آيت الله آقا ميرزا سيد علي مدرس يزدي نيز نامي برده شود. ايشان براي زيارت حضرت علي بن موسي الرضا(ع) از يزد عازم مشهد بوده اند و در طبس بيمار شده و به رحمت ايزدي پيوسته و در جوار حضرت حسين بن موسي الكاظم(ع) در مقبره علما مدفون و مورد احترام و التجاء مردم مي باشند. آيت الله مدرس براي زيارت قبر ايشان اهميت خاصي قائل بوده اند.
علی رغم اینکه در این نوشتار به علمای روحانی عصر مشخصی اشاره شده است لیکن باید اذعان نمود که بزرگانی از علما و روحانیون و مجتهدین همچنین شعرا[9] و فضلا و شخصیت های اجتماعی و سیاسی در قرون ماضی و نیز زمان حال مایه افتخار شهرستان طبس بوده و می باشند که انشاءالله توفیق معرفی آنان به نگارنده یا سایر محققین و نویسندگان عنایت گردد.
خاطره ها و یادداشت ها:
1 *« مرحوم آقای مدرس علاقه زيادي به مدرسه و طلبه ها داشتند در صورتي كه براي زيارت به مشهد مسافرتمي كردند، حتماً بايد سري از مدرسه علميه بزنند و در صورت لزوم چند شبي را در مدرسه بسر ببرند ومي گفتند هيچ جايي بهتر از مدرسه نيست.»
صبح هاي جمعه همه روزه شايد قريب به 30سال درمنزل جلسه تفسير قرآن داشتند و عده اي قريب به 60 تا 70 نفر شركت مينمودند من جمله از كساني كه همه هفته بودند مرحوم آقا سيد عنايت الله حقي، كربلايي محمد علي مقدس، حاج غلامحسين فتحي، كربلايي محمد باقر هاديان و غير ذالك. ابتدا قرائت سوره مباركه والصافات مي نمودند بعد هم تفسير قرآن و در اواخر جلسه هم بنا به اقتضاي روز يك روضه اي مي خواندند. و بعد از ظهر هاي جمعه نيز جلسات دعاي ندبه و سمات برگزار مي نمودند (مرسوم ايشان قرائت دعاي ندبه در عصر جمعه بود) كه حدود 50 نفر عضو بودند و به طور دوره اي هر هفته در منزل يكي از آنان به سرپرستي ايشان تشكيل مي شد. ايشان سه شب در هر هفته با سه گروه كه هر گروه مربوط به محلاتي از شهر بودند جلسه قرائت و آموزش قرآن و تجويد داشتند كه هر گروه بطور دوره اي هفته اي يك شب جلسه در منزل آنها تشكيل مي شد.
در دهه اول محرم هر سال در منزل خود مجالس روضه خواني ووعظ بطور مفصل داشتند كه وعاظ و روضه خوانهاي معروف شهر مردم را به فيض مي رساندند.»
2 *«يكي از خاطرات جالب زندگي ايشان كه گاهگاه بيان مي نمودند اين بود كه دريكي از سفرهايي كه به عتبات عاليات مشرف مي شدند در بين راه تهران- بغداد در يكي از پاسگاهها، مأمورين اجازه حركت اتوبوس را به سمت بغداد نداده و ممنوع اعلام كردند و ايشان بسيار ناراحت مي شوند كه چطور با مشقت هائي كه براي مسافرت در آن زمان بوده است دست خالي از كسب فيض بركات زيارت برگردند و لذا به امام زمان(عج) متوسلمي شوند و مصرّاً مي خواهند كه حل مشكل گردد، پس از مدتي يكي از افسران كه گويا مقام مهمي داشته است به ايشان مراجعه و پس از شنيدن مشكل مطروحه به مأمورين دستور مي دهد كه مزاحم آنان نشوند و اجازه حركت صادر شود و بعلاوه نوشته اي براي پاسگاه بعدي ميدهد كه در آن نوشته شده بود: «مأمور چشمه سفيد مزاحم نشود.» كه اين نوشته و بليط ماشين را تا آخر عمر نگهداشته بودند.
به هر حال اين سفر به خير و خوشي برگزار مي شود كه از جمله چهل روز در كربلا مي مانند و مرحوم حاج شيخ حسين شمّاع كه از خدمه حرم مطهر حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) بوده و از قبل آشنايي و دوستي با پدرم داشتند- زيرا وي متصدي موقوفه جدشان حاج محمد حسن تاجر طبسي در آنجا بوده- محل مناسبي در جوار بارگاه ملكوتي امام حسين(ع) براي ايشان تهيه مي نمايد به طوري كه شبها در پشت بام صحن حضرت و روبروي گنبد مطهر بيتوته مي نموده اند و بسيار به ايشان خوش گذشته است. در برگشتن با چند نفر ديگريك اتومبيل كرايه ميكنند كه آنان را به تهران بياورد و در راه صحبت مي شود كه زيارت كسي مورد قبول است كه آسيبي در جريان مسافرت به او برسد و ايشان از اين حيث فكر مي كنند كه شايد زيارتشان مورد قبول واقع نشده است كه ناگهان در بين راه اتومبيل منحرف و به درختي اصابت مي كند كه تنها پيشاني ايشان مجروح ميگردد كه راننده بسيار ناراحت مي شود و ايشان به وي گفته اند ناراحت نباش كه حالا فهميدم زيارتم قبول است.
3 *بنا به توصيه مرحوم حاج شيخ غلامرضا يزدي(فقيه خراساني) چون در آن زمان دفترهاي ازدواج و طلاق در دست اشخاصي بود كه اولویت تصدی این امور را نداشته اند ايشان تقاضاي دفتر ازدواج و طلاق نمودند و سعي ميكردند كه رعايت شرعي آنها بشود. شايد قبول تصدّي ايشان(دفتر ازدواج و طلاق) مخصوص رعايت نمودن طريقه شرعي بود كه در آن زمان رعايت نمي شد.(ظاهراً در متن حكم اجتهاد ايشان نيز چنين مفهومي وجود دارد.) بعداً دفتر اسناد رسمي را هم گرفتند و در تنظيم اسناد رسمي و معاملات حداكثر دقت در امور شرعي را مي نمودند و اسنادي كه تنظيم نموده اند در نوع خود بي نظير بود و هر كس كه مي خواست سند صحيح و مرتب و داراي نكات شرعي تهيه نمايد از روي سند ايشان استفاده مي كرد.
4 *از مواردي كه خود بنده(علي اكبر امينيان مدرس) شاهد بودم؛ در پنجاه سال قبل خانم «ن» مريض بودند و پدر بنده هم ايشان را
مي شناختند . اتفاقاً فردي از خانواده ايشان به پدرم مراجعه و اظهار نمود كه خانم قصد دارند اموال خودشان را به من ببخشند و متجاوز از دويست
-كمتر يا بيشتر- سند مالكيت را آوردند و بعد از آنكه سندهاي آن حاضر شد پدرم فرمودند كه اسناد حاضر است و بايد خانم تشريف بياورند و امضاء نمايند. به ايشان گفتند كه خانم مريض هستند و دفاتر را بدهيد ببريم منزل امضاء نمايند. پدرم گفتند كه حتماً خودشان تشريف بياورند و بعد از گفتگوي زياد معلوم شد كه خانم بي اطلاعند و مي خواهند بطور جعلي امضاء از ايشان بگيرند. پدر بنده كلاً مخالفت كردند و فرمودند كه هيچ
چاره اي نيست جز اينكه تشريف بياورند و دفاتر را امضاء كنند. بالاخره خاطرم هست كه يكي از مأمورين ثبت اسناد سر شب آمد و مبلغ ده هزار تومان براي پدرم آورد كه دفتر را بدهند امضاي جعلي نمايند. پدرم فرمودند: كه اگر صد مقابل اين پول را بياوريد هيچ امكان ندارد و من دينم را به پول
نمي فروشم. كار ندارم كه كار به جايي رسيد كه ايشان از تنظيم اسناد خودداري كردند -اين در حالي بود كه ايشان احتياج به پول هم داشتند- (توجه شود كه ده هزار تومان حدود سال 1320 هجري شمسي مبلغ بسيار زيادي بوده است)
5 *علاوه بر تدريس در مدرسه علميه، هفته اي يكي دو ساعت در مدرسه شيباني شرعيات درس مي دادند، با تشريفات خاصي، اتاق مخصوص به ايشان داده بودند و شاگردان كلاس ششم در درس ايشان حاضرمي شدند، حتي اغلب معلمين مدرسه كه علاقه مند به امور شرعيات بودند شركت مي نمودند و ايشان موقعيت را مغتنم شمرده و مسائل شرعي را بحث مي كردند مانند مسائل نماز، روزه و ساير واجبات. بنده در آن زمان كودك بودم ولي بعدها خودشان تعريف مي كردند كه تا توان و موقعيت ايجاب مي كرد، امور شرعيه را درس مي دادند كه شاگردان آشنا به مساعل شرعي باشند و طوري رفتار كرده بودند كه شاگردان و مدرسه را مجذوب خود كرده بودند.
6 *در مرض فوت ايشان ساعتي كه بيهوش بودند بحسب ظاهر در حال اغما بسر مي بردند خواستم از حالشان اخبار نمايم كه چيزي مي فهمند يا خير ؟ گفتم كه معني اينكه خداوند در قرآن مي فرمايد «الاّ تعْلو عَلي» (سوره نمل آیه 31) چيست؟ گفتند :« بلندي مجوييد بر من» و اين آخرين كلامشان بود. محل دفنحضرت آيت الله آقا شيخ محمد علي امينيان مدرس طبسي واقع درضلع شرقي بقعه مباركه امام زاده حضرت حسين بن موسي الكاظم عليه السلام (طبس) مي باشد.
1*2*3*4*5*6* بخشي از يادداشتهاي مرحوم آقاي علي اكبر امينيان مدرس
1 *2* بخشي از يادداشت هاي مرحوم آقاي دكتر محمد امينيان مدرس
ترجمه :
به نام خداوند بخشنده مهربان
شكر و سپاس خاص پروردگار جهانيان است و درود و سلام بر اشرف پيامبران و رسولان حضرت محمد (ص) خاتم پيامبران و درود بر اهلبيت او كه پناهگاه محكم و عظيمي است و لعنت بر همگي دشمنان ايشان تا روز قيامت. و اما بعد همانا جناب دانشمند عمل كننده و فاضل كامل، عماد الاعلام(يا عماد الاسلام) و مورد تأييد و اعتماد اسلام (ثقه الاسلام) برگزيده و با تقوي و پاكيزه- شيخ محمد علي طبسي-كه تأييدات ايشان مستدام باشد-معروف به مدرس،كسي كه صرف شد عمرش در تحصيل علوم شرعي و استخراج معاني نظري آن به شكرانه پروردگار از اهل نظر و استدلال گرديد و به درجه اجتهاد رسيد. پس بر اوست كه عمل كند بدانچه از احكام استنباط مي كند بر شيوه رايج بين بزرگان و بعهده گرفتن آنچه كه جز براي مجتهدين جايز نمي باشد در امور فقهي يا آنكه صاحب فتوي از آنها باشد. و اجازه دادم براي او بعهده گرفتن -همت گماردن- به تدريس علوم شرعيه در فقه و اصول و اينكه از من روايت كند آنچه را كه روايت نمودنش براي من صحيح است با نظر به دستورات اهل بيت وصي پيامبر و معدن حكمت الهي و اميدوارم كه مرا فراموش نكند از دعاهاي نيك همانطور كه من او را فراموش نخواهم كرد. انشاء الله.
ابوالحسن الموسوي الاصفهاني
«صحيح است آنچه را كه نوشت ، كه خداوند بركات او را دوام دهد . – دامت بركاته – در انديشه اش قرار گرفت و در كلامش واقع شد نوشت آن را .
عبدالکریم الحایری
پی نوشت ها
[1]پدر بزرگ مادری آقای مدرس خواهری داشته اند به نام فخرالنساء خانم(عمه فاطمه بی بی) که همسر کربلایی محمد علی بیضی بوده اند. محتمل است که
آغا بی بی از این خانواده باشند.
[2]درباره حاج محمد حسن تاجر طبسی (جدّ مرحوم آقای مدرس):
مرحوم آقا جمال الدین به نقل از پدرشان مرحوم آیت الله امینیان مدرس نقل
می فرمودند که مرحوم حاج محمد حسن در سفری که به عتبات عالیات ائمه مدفون در عراق علیهم السلام داشته اند، در نماز جماعت مرجع تقلیدآن عصر،
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه الشریف حاضر می شده اند. ایشان ملاحظه کرده بودند که آن عالم و فقیه بزرگوار عبای مندرس و نامناسبی بر دوش دارند. لذا نسبت به تهیه و تقدیم عبای مناسب و گرانقیمتی به آن مرجع عالیقدراقدام نموده بودند. فردای آن روز مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری رحمه الله علیه با عبای نو تقدیمی در نماز جماعت حاضر شده بودند ولیروز بعد باز با همان عبای مندرس قبلی به نماز جماعت آمده بودند.مرحوم حاج محمد حسن، تفحص و پیگیری کرده بودند ،معلوم شده بود که طلبه نیازمندی جهت رفع مشکل مادی خود به آن مرجع بزرگوار تقلید مراجعه کرده و ایشان هم همان عبای گرانقیمت را جهت رفع تنگنای مادی به آن طلبه فقیر مرحمت فرموده اند. رحمه الله علیه
[3]مرحوم آقا محمد حسین عطاری مصباح کارمند ثبت احوال طبس ،پسر خاله مرحوم آیت الله امینیان مدرس و پدر همسر آقا جمال الدین امینیان مدرس
بوده اند. ایشان در شهریور سال 1362 برحمت ایزدی پیوسته و در جوار امام زاده حضرت حسین بن موسی الکاظم (ع) دفن گردیده اند.
[4]مرحوم حاج حسينقلی معلم خوری طبسی معروف به آقا معلم خوری از فرهنگيان و معلمان به نام طبس بوده اند و در دوران خدمتشان اثرات ادبی، اخلاقی و مذهبی بسيار زيادی بر دانش آموزان، فرهنگيان و آحاد مردم طبس داشته اند. ايشان شاعری توانا بوده و حداقل يک کتاب با عنوان “مناقب الائمه يا شکوفه های ايمان” از مشارٌالیهدر سال 1335 در چاپخانه خراسان به طبع رسيده است. از ایشان است:
پیوسته قرین است به غم شادی دهر آمیخته انگبین کیهان با زهر
آن نوش که بی نیش بود، یاد خداست کز آن، همه آفاق برد لذت و بهر
استاد دکتر علی شریعتی در مقدمه کتاب فوق الذکر می فرماید: این کتاب از آنگونه آثار است که شاعر آن یک عمر را در محبت و عشق به خاندان پیغمبر(ص) گذرانده و عواطف پاک و ایمان گرم خویش را در قالب اشعار ریخته و به
هم مذهبان خود تقدیم داشته است. آقای معلم خوری مردی است که یک عمر نسبتا طولانی را در خدمت به فرهنگ این کشور صرف کرده و در گوشه
دورافتاده ای از این مملکت به تربیت فرزندان ایران پرداخته است. او شمعی است که با نور خود پیش پای مردان آینده سرزمین خویش را روشن کرده و با گرمای خود دلهای سوخته عاشقان مکتب حسین (ع ) را حرارت بخشیده است.
[5]حجج اسلام حاج سید کاظم و حاج سید ولی الله حائری طبسی هر دو در جوانی به قصد توطن در عتبات عالیات به کربلا مهاجرت نموده بودند و هر از گاهی به قصد صله رحم مسافرت هایی به طبس داشته اند و در طول اقامت مذکور معمولاً میهمان آقای مدرس بوده اند. مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا سید محمد علی حائری طبسی امام جمعه سابق طبس نوه مرحوم حاج آقا سید کاظم و جناب حجه الاسلام آقا سید عبدالامیر میرتونی – ساکن مشهد- نوه حاج آقا سید ولی الله می باشند حاج آقا سید کاظم در کربلای معلی و حاج آقا سید ولی الله در صحن انقلاب ( کهنه ) حرم حضرت امام رضا (ع) مدفون می باشند.
[6]مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم شریعتی امام جماعت کریت بوده و عمری را به هدایت مردم و تبلیغ معارف دینی در آن دیار مشغول بوده اند. ایشان در پایان عمر در سفری که برای زیارت و معالجه به مشهد داشته اند، به رحمت ایزدی پیوسته و در باغ رضوان در جوار حریم رضوی (ع) مدفون گردیده اند.
[7]مرحوم حسن اللهی فرزند رجبعلی ، جوانی غیور بود که در اثنای تهاجم نیروهای رژیم با صحنه ضرب و شتم مرحوم حجه الاسلام حاج شیخ کربلایی اسدالله ابوالحسنی مواجه شد و طاقت نیاورده پس گردنی محکمی به رئیس شهربانی زد بنوعی که کلاه رئیس شهربانی در مقابل مسجد به زمین افتاد و بلافاصله توسط مأموران دستگیر شده ، آن جوانمرد غیور را نیز به ساواک مشهد منتقل کردند.
[8]حضرت حجه الاسلام و مسلمین مهدی پور اهل میان آباد (عشق آباد طبس) در آن زمان روحانی جوانی (حدود 20 ساله) بودند که سخنرانی های ایشان شور و هیجان خاصی در مردم ایجاد می کرد. در آن زمان تأکید مشارالیهآن بود که مردم انقلابی شور و شعور خود را پا به پای هم ارتقاء دهند و می فرمودند افراد را با حق و باطل بسنجید نه حق و باطل را با افراد. مثلاً صفات حضرت علی علیه السلام و معاویه را بر می شمردند و مصداق های آن را به عهده مردم می گذاشتند. حضرت حجه الاسلام و المسلمین مهدی پور فعلاً ساکن قم می باشند و به فعالیت های پژوهشی اشتغال دارند.
[9]از جمله شعرای بنام شهرستان طبس باید از مرحوم میرزا علی منشی باشی شاعر و ادیب توانای قرنهای سیزدهم و چهاردهم هجری قمری
(1345-1267 ه.ق) نام برد. ایشان در دیهشک طبس متولد شد و به واسطه لیاقت و درایت به عنوان منشی مخصوص به دربار عمادالملک حاکم مقتدر طبس راه یافت و خدمات ارزنده ای نمود. وی مؤلف چهار کتاب به نام های طرب ، دیوان اشعار ، شغالنامه و شغلم شوروا بوده که در آنها قصاید و اشعار بدیع و شرح حال آن زمان حکومت طبس به رشته تحریر در آمده است. منشی باشی در سن هفتاد و هشت سالگی وفات یافته و در مقبره ای به نام خویش در منطقه دیهشک طبس مدفون گردید. از ایشان است:
آنچه در این دیر نمودیم سیر |
جمله خدا بود و لا شیء غیر |
شعری از ایشان در وصف باغ گلشن نشان دهنده ذوق و قریحه و استعداد و اطلاعات این شاعر بزرگ است.
حبذا باغی که راغش داغ حسرت بار دارد |
وین سراسر گل بروید وان سراسر خار دارد |
باغ فردوسش بباید گفت کین نیکو حدیقه |
با چنین فرخ فضا از نام گلشن عار دارد |
وه وه از این باغ مینو وش که مینا کار صنعش |
گل ز گل آراید و از شاخ خشک ازهار دارد |
بر ریاحینش وزد چون باد پندارد شمیمش |
عنبر سا را ببیزد نافه تاتار دارد |
جنت عدن است باغ و آبش اندر جوی و جدول |
شیوه جنات تجری تحتها الانهار دارد |
از ترازش آب ریزد آید از فواره بیرون |
آب گویی درّ غلطان لؤ لؤ شهوار دارد |
خواستم تاریخ تعمیرش ببندم لاله گفتا |
باغ شب بو گو که خود تاریخ را اظهار دارد |
باغ شب بو به حروف ابجد (1339 هجری قمری) است.
به نام خدا
لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم- توكلت علي الله
خداي منان را شكرگزارم كه توفيق جمع آوري و تأليف اين نوشتار را عطا فرمود.
هدف اينجانب در آغاز كار، جمع آوري و تأليف مجموعه اي از زندگي نامه و مکارم علماء ، اوتاد و خوبان محترم شهرستان طبس بود ولي به علت عدم دسترسي به اطلاعات ساير بزرگان شهر ، این هدف محقق نگردید و به اين نوشتار بسنده نمودم.
و به همين جهت از عموم همشهريان و مطلعين امر و بويژه خانواده هاي محترم علماء شهرستان درخواست ادامه اين كار ارزشمند را مي نمايم.
ضمن آنكه آمادگي خويش را براي همكاري در اين امر اعلام مي دارم. باشد كه تأليف زندگي نامه علماء شهرستان قبل از آنكه ديگر آثاري از آنان باقي نمانده باشد،انشاءالله عملي گردد. واضح است که طبس شهری است پر افتخار با پیشینه غنی از مردمانی بزرگ. شهری که در طول تاریخ و در روایت بزرگانی مانند ناصرخسرو و جلال الدین بلخی(مولوی) از آن به بزرگی یاد شده است ؛ آنجا که مولوی طبس را در کنار بزرگترین شهرها و تمدن های زمان می نشاند و می گوید:
آشیان جغد ویران است و بس او چه داند قدر بغداد و طبس
و نیز حکیم ناصرخسرو قبادیانی آنجا که می فرماید ؛ “از آنچه من در عرب و عجم دیدم از عدل و امن به چهار موضع دیدم یکی به ناحیت دشت دوم به دیلمستان سوم به مصر چهارم به طبس در ایام امیر ابوالحسن گیلک ابن محمد و چنانکه بگشتم به ایمنی این چهار موضع ندیدم و نشنیدم “
لذا ارائه اطلاعاتی در مورد استعدادهای انسانی بزرگان این سرزمین پرافتخار چراغی است فراراه نسل حاضر و نسل های آینده. چه آنکه الگو گیری و اقتدا به پیشوایان و در رأس آنها انبیا و اولیای الهی در تعالیم الهی مورد تأکید قرار گرفته است ( ولکم فی رسول الله اسوه حسنه ) و حتی در آموزه های مکاتب مختلف مدیریتی نیز الگو پذیری( Bench marking) یکی از مؤثر ترین شیوه های بهبود معرفی شده است.
شايان ذكر است كه اگرچه اين كتاب به لحاظ حجم و تعداد صفحات بسيار اندك است ولي جمع آوري اطلاعات و تطبيق آن با مدارك موجود و نظرات مطلعين و اطمينان به صحت مطالب مستلزم صرف زماني در حد چند سال شده است و در اين مدت بارها ويرايش گشته و بصورت نامه(خطاب به مديريت آستان مبارك حضرت حسين بن موسي الكاظم(ع)) و جزوه و نيز نوشتار فعلي ارائه گرديده است.
در خاتمه لازم است از برادر گراميم جناب آقاي محمدرضا امينيان مدرسبه لحاظ مشارکت جدی و بسیار مؤثر در تهیه و تطبیق اسناد و مدارک سپاسگزاری نمایم. به حق ایشان در تدوین این نوشتار سهم بسزایی
داشته اند. همچنین از سایر خویشاوندان من جمله جناب آقای حاج سید مهدی رضوی به جهت همكاري و عناياتي كه داشته اند ، نیز از جناب آقای عبدالحسین اخوان طبسی به لحاظ در اختیارگذاشتن مجموعه عکس علماء و روحانیون شهرستان، همچنین از همكاران محترمم جناب آقايان؛
سيد محمدحقاني ، اميرشهسوار شهسواري، مرتضی زیرک و مجید اشرفیان و نیز خانم لیلا امینیان مدرس به جهت تايپ و تنظيم نوشته ها سپاسگزاري نمايم.
محمد مهدي امينيان مدرس(نوه آن بزرگوار)
رئيس مركز آموزش عالي فني امام علي(ع) طبس
(دانشگاه فنی و حرفه ای – واحد طبس)
کلیه حقوق برای سایت ” دانشنامه طبس گلشن ” محفوظ است
“استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع (www.tabasenc.ir) بلا مانع است”
سلام روا نبود وقتی نام تمامی علمای طبس راببرید اسم آیت الله سید محمدعلی حائری طبسی را ازقلم بیندازید
ایشان از علمای مشهورطبس بوده اند
درضمن منظورم این است نام ایشان را درصفحه ی اصلی ببرید نه درپاورقی واینکه ایشان به درجه آیت اللهی رسیده اند
یاعلی علیه السلام
باسلام _ فكر نكنم دسترسي به زندگي نامه و تصاوير ايه الله حائري طبسي(امام جمعه محبوب و مرمي سابق شهرستان) اينقدر مشكل باشه كه درخواست كرديد برايتان بفرستند.
برای دیدن زندگینامه و تصاویر آیه الله حائری طبسی روی لینک ذیل کلیک کنید:http://www.tabasenc.ir/?p=5890
به نام خدا و با سلام
از توجه شما دوست عزیز سپاسگزارم
به نام خدا و با سلام
از توجه شما دوست عزیز سپاسگزارم
لازم به توضیح است که این کتاب همانطور که از عنوانش پیداست راجع به مرحوم آقای مدرس و علما و روحانیون معاصر ایشان بوده است.اعم از روحانیون غیرساکن طبس که ارتباط مستقیمی با ایشان داشته اند مثل همان برادران حاج سید کاظم و حاج سید ولی الله حائری طبسی و یا علمایی که استاد ایشان بودند و یا طلبه ایشان یا به هرحال طلبه حوزه علمیه طبس در زمان ایشان. بنابراین علت نیامدن عنوان خاص برای جناب مستطاب مرحوم آیت الله حائری طبسی از این باب بوده است، وگرنه اهمیت و جایگاه علمی این عالم طبسی بر نگارنده کتاب و قاطبه ی مردم طبس پوشیده نیست.
محمد مهدی امینیان مدرس.نگارنده کتاب
باسلام.اینکه طبس،علمای اعلام وآیات عظامی را در خود پرورانده و مانسل جدید از آن ناآگاهیم(به واسطه نبود منابع نوشتاری و…)جای تاسف است.برای حفظ حرمت واینکه آیندگان بدانندطبس،شهری ریشه دار و بااصل ونسبی است،لااقل مدرسه ای،خیابانی،یایک کوچه را بنام این بزرگان تاریخ مزین کنید.
ای که دستت میرسدکاری بکن
پیش از آن کزتونیاید هیچ کار
با عرض تشکر نسبت به اینکه نگذاشته اید بزرگان طبس از یاد روند مثلا اقا بزرگ که پدر پدر بزرگ مادری من بوده اند و سید عنایت الله حقی که پدر بزرگ پدری من بوده اند اما متاسفانه از پدر سید عنایت الله که از مجتهدین بزرگ بوده اند وبا رضا شاه مخالفت کرده اند ودرسنین جوانی رحلت کرده اند نامی برده نشده.نام ایشان اق عبدالسلام بوده است
اگر اطلاعاتی از ایشان دارید برای این دانشنامه ارسال فرمایید
با سلام چگونه میتوانم این کتاب را تهیه نمایم
به نام خدا و با سلام . کتاب آیت الله شیخ محمدعلی امینیان مدرس و … که در واقع مشتمل بر اطلاعات مربوط به علمای طبس ( در حدی که در زمان تالیف و به مدت 8 سال توانستم جمع آوری کنم ) چون تالیف آن بر اساس احساس وظیفه بود ، قیمت گذاری نشد و بصورت هدیه و رایگان تقدیم دوستان و علاقه مندان گردید و طبعاً در ویترین کتابفروشی ها قرار نگرفته است . و چون هنوز تعدادی از نسخ این کتاب موجود است چنانچه عزیزان آدرس پستی شان را از طریق تلفن یا ایمیل اینجانب اعلام فرمایند ، تقدیمشان خواهم نمود. 09133551207 و aminian_316@yahoo.com
آیا عکسهایی ازمرحوم آقا سید رضا مزاری و مرحوم آقا سید حجی مزاری موجود می باشد؟