علایم بیماری:
بارزترین علایم بیماری ایجاد لکه های چشمی شکل در فاصله میانگره ها در قسمت پائین ساقه می باشد. لکه ها به رنگ کاهی بوده،حاشیه آنها به رنگ قهوه ای تیره یا سبز مایل به قهوه ای است.لکه ها به سرعت به غلاف برگهای نزدیک به خاک انتشار می یابند و سبب شکستگی و ورس ساقه ها از ناحیه طوقه می گردند.ریشه از حمله مصون می ماند.
عامل بیماری:Rathayibacter tritici
علایم بیماری:
بارزترین علایم این بیماری وجود صمغ زرد در خوشه های آلوده است.در خوشه های آلوده گلوم و گلومل و دانه پر از صمغ شده،به غلاف خوشه می چسبند.درنتیجه خوشه کوچک باقی می ماند.گاهی در اثر چسبندگی،خوشه از غلاف خود خارج نمی شود. رشد ممتد گیاه و عدم خروج خوشه از غلاف سبب پیچیدگی دم خوشه می شود و بوته ضعیف و کوچک باقی می ماند.روی برگهای نزدیک خوشه گاهی نوار طولی بیرنگی که روی آن صمغ وجود ظاهر می شود.صمغها ابتدا لزج و چسبنده هستند و سپس خشک و شکننده می گردند.
مبارزه :
این بیماری توسط نماتود گال دانه منتقل می شود و خود به تنهایی بیماریزا نمی باشد برای کنترل نماتود توصیه می شود بذر را قبل از کاشتن با عمل بوجاری و یا با استفاده از اب نمک بیست در صد از گال نماتود جدا نموده و بذر سالم را کاشت. همچنین رعایت تناوب زراعی به مدت یک سال سبب از بین رفتن ناقل و کنترل این بیماری می گردد.
عامل بیماری:Rhizoctionia solani
علایم بیماری:
علایم اولیه بیماری به صورت لکه های در قاعده غلاف برگهای نزدیک به سطح خاک ظاهر می شود.لکه های شبیه به لکه چشمی می باشند .حاشیه این لکه ها به رنگ قهوه ای تیره و متن آنها کاهی رنگ است.در سطح لکه ها میسلیوم قارچ رشد می کند که به آسانی می توان آنها را جدا نمود .در این بیماری بر خلاف لکه چشمی پوسیدگی به ریشه ها انتقال می یابد و سبب قهوه ای شدن رنگ و کاهش تعداد ریشه ها می گردد.
مبارزه:
با توجه به کم اهمیت بودن این بیماری مبارزه شیمیایی توصیه نمی شود.در صورت لزوم می توان شناسایی و کاشت ارقام مقاوم را توصیه نمود.
علایم بیماری:روی ریشه و طوقه بوته های بیمار پوسیدگی خشک به رنگ قهوه ای مایل به سیاه ایجاد می شود. گیاه آلوده کوتاه مانده و تعداد پنجه ها کاهش می یابد. غلاف خارجی برگها معمولا مورد حمله قرار می گیرد ولی چنانچه شرایط مساعد باشد ساقه نیز آلوده می شود. آلودگی غالبا در طوقه و ناحیه گره اولیه ظاهر می گردد.ریشه ها گاهی از بین رفته و مجددا ریشه های جدید تو لید می گردند.بو ته های بیمار خو شه های سفید و پوک تولید می کنند. شدت این بیماری در خاکهای قلیای بیشتر است.
مبارزه:برقراری تناوب زراعی یکساله با گیاهان غیر میزبان، شخم و مدفون نمودن بقایای گیاهی آلوده بعد از برداشت در مبارزه علیه عامل بیماری موثرند.
زنگ گندم
زنگ سیاه غلات
این بیماری در اثر گونهای از بازیدومیستها به نام Paccinia. Graminis f. sp. Tritici ایجاد میشود. حوزه جغرافیایی زنگ سیاه غلات بسیار وسیع میباشد و یکی از مهمترین بیماریهای غلات در ایران و اغلب کشورهای جهان است. علت گسترش بیماری مربوط به بارانهای بهاره و مساعد بودن شرایط جوی در ماههای فروردین و اردیبهشت است. خسارت زنگ سیاه گندم را میتوان به یک بیماری حاد تشبیه کرد. در بعضی از مناطق خسارت زنگ سیاه گندم به نحوی است که خوشهها عقیم و پوک شده و فاقد دانه و یا ندرتا دارای دانههای بسیار ریز و غیر قابل استفاده میباشند.
نشانههای بیماری روی غلات
در اوایل و اواسط بهار در پهنه برگ و غلاف و براکتههای گل ، جوش یا تاولهایی بطور پراکنده به رنگ نارنجی بروز میکند. با گسترش بیماری جوشها به یکدیگر متصل میشوند. به تدریج این جوشها روی خوشکها ،ساقه ،گلوم در سطح بیرونی یا درونی نمایان میگردند. جوشها در ابتدا بسته بوده و با رشد کافی ، اپیدرم را باز میکنند و اسپورهای بیضی شکل آزاد میشوند. این اسپورها رشد کرده و آلودگیهای مجدد را سبب میشوند.
علل همهگیری زنگ سیاه گندم
- کشت ارقام حساس گندم در منطقه: بدین ترتیب قابل توجیه است که هر چه ارقام کاشته شده در یک منطقه به نژادهای مختلف زنگ موجود در آن منطقه حساسیت بیشتری داشته باشد، احتمال همهگیری و خسارت به محصول زیادتر است.
- وجود نژادهای فیزیولوژیک زنگ و فعال بودن آن در منطقه.
- رشد رویشی مناسب و خوب گیاه.
- دیر رس بودن محصول.
- وجود شرایط جوی مناسب و مساعد در منطقه.
- وجود میزبان واسط مانند زرشک و گسترش جغرافیایی آن در منطقه.
مبارزه
- استفاده از ارقام گندم مقاوم.
- حذف و ریشه کنی بوتههای زرشک که قسمتی از مرحله زندگی انگل در روی آن انجام میشود.
- مبارزه شیمیایی توسط کاربرد برخی قارچکشها مانند دی کلون ، تری آدیمنول و کربوکسین تیرام.
زنگ برگ یا زنگ قهوهای
عامل مولد این بیماری گونهای از بازیدیومسیتها به نام Puccinia recondita f. sp. Tritici میباشد. زنگ برگ بطور احتمالی وسیعالانتشارترین بیماریهای گندم است. اگر رسیدن گندم ، دیر هنگام باشد مانند نواحی کاشت گندم بهاره ، توسعه بیماری بیشتر خواهد بود.
علایم بیماری
جوشهایی کروی تا بیضوی و نارنجی قرمز رنگ و شکوفا روی سطح بالایی پهنک برگ گرد میآیند. اسپورها به قطر 30 – 15 میکرومتر تقریبا کروی و قرمز قهوهای رنگ هستند و 8 – 3 سوراخ تندش داشته که در دیواره آن پراکنده شدهاند و دیواره آنها خاردار است. این اسپورها بعد از رشد کردن، موجب آلودگی برگهای دیگر میشوند.
کنترل
زنگ برگ در دمای بین 15 و 22 درجه سانتیگراد وقتی که رطوبت به حد کافی باشد به سرعت توسعه مییابد. این قارچ گاهی همراه با قارچ مولد عامل لکه برگی و لکه گلوم به حالت همکاری ، خسارت فراوانی میزنند. در آمریکا با ضدعفونی کردن بذر با بنومیل ، بوتریزو ، فناریمول و تریادیمفون زنگ قهوهای را کنترل کردهاند.
زنگ خطی یا زنگ زرد
عامل مولد این بیماری گونهای از بازیدیومسیتها به نام puccinia. Striiformis است. زنگ خطی منحصر به مناطق مرتفع و سردسیر میباشد و در بسیاری از نقاطی که زنگ ساقه و برگ پایدار میباشند، دوام میآورد. عامل بیماریزا در مناطقی که شبها سرد است بهتر دوام میآورد. وجود آن در مازندران ، گرگان ، آذربایجان غربی و فارس گزارش شده است. برای این قارچ میزبان واسطه شناخته نشده است. این قارچ علاوه بر گندم به چاوادار و جو نیز خسارتهای زیادی وارد میکند.
علایم بیماری
علایم بیماری متفاوت میباشد و معمولا در اوایل بهار زودتر از زنگ ساقه و برگ ظاهر میشود. جوشها به رنگ زرد بوده و اصولا روی برگها و خوشهها پدید میآیند و اغلب به صورت خطوط مشخص و منظمی قرار میگیرند. اسپورها به قطر 30 – 20 میکرومتر ، زرد نارنجی رنگ و کروی میباشند. دیواره ضخیم و خاردار دارند و دارای 12 – 6 سوراخ تندش هستند. روی خوشه گندم جوشها در سطح شکمی گلومها تشکیل شده و بذر گاهی آلوده میشود. این بیماری یکی از خطرناکترین بیماریهای غلات در ایران است و اپیدمیهای آن هر 5 – 3 سال یکبار خسارتهای شدید ایجاد میکند.
مبارزه
برای مبارزه با این قارچ ، قارچ کشهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته و نتایج هر کدام نسبتا رضایت بخش است. مانند propiconazole ، flutiafole ، Triadimefon ، Tebuconazole.
سن گندم
رنگ عمومی سن گندم قهوه ای و زرد خاکی است که از روشن تا تیره تغییر میکند.به علاوه ,نمونه های به رنگ سیاه ,قرمز,مسی و زرد کهربایی نیز وجود دارد. روی سپر و در حد فاصل ان با پیش گرده , دو لکه کوچک به رنگ روشن دیده می شود. سر حشره مثلثی است که نوک ان به جلو امتداد دارد. از نوک سر دو شیار طولی موازی به طرف سینه امتداد دارد . که به سینه نمی رسد . نزدیک خط فاصل بین سر وسینه ,دو چشم ساده و در گوشه جانبی سر ,دو چشم مرکب دیده می شود .شاخک پنج بندی است که بند پنجم بلند ترین انها و پس از ان بند دوم بلندتر از سایر بندها ست رنگ بند پنجم تیره و بقیه بندها روشن می باشد .این حشره سپر بسیار بزرگ ورشد کرده دارد که تقریبا همه سطح پشتی شکم را می پوشاند. تنها اختلاف در شکل ظاهری حشرات کامل نر و ماده مربوط به قطعات بیرونی دستگاه تناسلی انهاست که در انتها قسمت زیرین شکم واقع است . این قطعه در حشرات نر ساده بوده در حالی که در حشره ماده این قسمت به شش قطعه بزرگ و دو قطعه کوچک تقسیم می شود . تخم کروی و رنگ ان سبز روشن است که بعد از مدتی لکه ای به رنگ قرمز متمایل به نارنجی در زیر پوست تخم اشکار می شود . رنگ پوره سن اول بلا فاصله پس از خروج از تخم سبز بسیار روشن است که پس ازچند ساعت به رنگ سیاه در می اید . از سن دوم به بعد رنگ اصلی پوره ها نمایان میگردد . وجه تمایزپوره ها ازیکدیگر به ویژه در پوره سنین چهار و پنج بسیار بارزتر است بدین معنی که بال از سن چهارم پورگی جوانه میزند ودر سن پنجم مشخص تر می شود
مناطق انتشار
سن گندم در هر نقطهای از ایران که گندم کشت می شود حضور دارد. در این تعریف تنها یک استثنائ وجود دارد و ان منطقه گرگان و کنبد است که ضمن اینکه دارای کندمکاری متراکمی است این سن در انجا فعالیت نداردو جای این سن را سن دیگری به نام E. Maura اشغال کرده است
سن گندم در نقاط مختلف کشور از تراکم های متفاوتی برخوردار است .در بین مناطق دیم از مناسبترین جاها باید دشت ورامین و در بین مناطق ابی از مناسبترین جاها باید منطقه کرمانشاه را نام برد به عبارت دیگر هر چه شرایط اقلیمی مناطق مختلف از شرایط اقلیمی این دو نقطه فاصله میگیرند از تراکم این افت نیز کاسته می شود . در این تعریف کلی البه استثایی به چشم می خورد.
گیاهان میزبان سن گندم
سن گندم در ایران به ارقام مختلف گندم ,جو ,چاودار و یولاف حمله کرده و از انها تغذیه می کنند . گذشته از گیاهان فوق سن گندم به گروه وسیعی از گیاهی وحشی از خانواده گندمیان و سایر خانواده های گیاهی در ارتفاعات و دشت های حمله ور شده و از انها نیز تغذیه می کنند.در این راستا این قبیل گیاهان به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اول ,گیاهانی که حشرات کامل سن گندم و گاهی پوره های سنین چهار و پنج از انها تغذیه می کنند اما تخمریزی روی انها به ندرت دیده می شود و گروه دوم گیاهانی که سن گندم ضمن تغذیه روی انها تخم ریزی کرده و پوره ها و حشره کامل نسل جدید نیز از انها تغذیه می کند . به عبارت دیگر سن می تواند روی این گیاهان زاد و ولد نماید.
شیوه و شدت خسارت سن گندم
خسارت سن کندم کمی و کیفی است . سن مادر که اصطلاحا به سن های زمستان گذران اطلاق می شود خسارت خود را منحصرا به صورت کمی وارد می کند در حا لیکه پوره ها و حشرات کتمل نسل جدید هر دو شکل خسارت را وارد می سازند. خسارت کمی سن مادر در سا ل های طغیانی می تواند به صد در صد برسد و این حادثه در ایران به کرات اتفاق افتاده است . در این نوع خسارت سن گندم ضمن حمله به جوانه های ساقه دهنده و خوشه نیز دیده می شود که در مورد اول تمام خوشه سفید ودر مورد دوم ان قسمتی از خوشه که در بالای محل تغذیه قرار دارد سفید می شود. پوره های سن کندم و حشره کامل نسل جدید ضمن تغذیه ازدانه گندم شیری و خمیری انزیمی به داخل دانه تزریق میکنند تا تغذیه از دانه ها برای انها اسان شود . این انزیم باعث تخریب گلوتن دانه گندم شده و خاصیت نانوایی ان را از بین میبرد اگر تعداد این گونه دانه ها به پنج درصد برسد اردی که از این گندم حاصل می شود برای نانوایی مناسب نمی باشد . با توجه به این نکته متوجه ابعاد خسارت کیفی سن گندم می شویم . سن زدگی دانه معمولا با چرو کیدگی انها همراه است . در محل نیش حشره روی ان دیده می شود میزان خسارت کیفی سن کامل نسل جدید بیشتر از پوره سن پنج و خسارت کیفی پوره سن پنج بیشتر از پوره سن چهار است.
پیشگیری و کنترل :
به منظور پیشگیری و کنترل سن گندم از کاربرد مداوم آفت کش ها در بلند مدت می بایست خوداری کرد . در اغلب آفات مثل حشرات – کنه ها- نماتدها و بیماری ها و علفهای هرز ثابت شده است که یک مدریت تلفیقی , شامل بکارگیری عملیات زراعی و کنترل بیولوزیکی
می باشد . آفت کش ها فقط زمانی به کار گرفته می شوند که سایر روشهای کنترل نتواند جمعیت آفت را به زیر سطح زیان اقتصادی پایین بیاورد . بهترین روش برای کنترل آفت روشی است که بتواند بر مبنای محاسبات اقتصادی قابل دوام و بی خطر برای محیط زیست
باشد .
1- کنترل زراعی:
این روش ها شامل مجموعه اقداماتی است که می تواند از طغیانهای جدی سن گندم بدون نیاز به کاربرد آفت کش جلوگیری کند و غالبا نقش پیشگیری دارند ,متنند:
– برداشت زود هنگام
– زود کاشتن ویا کاشت واریاته های مقاوم تر
– وجین کردن کامل علفهای هرز در تمام طول فصل
– تناوب کشت با محصولاتی غیر از غلات
– به زراعی در کشت غلات که باعث می شود گیاه بهترین رشد ونمو را داشته و در نتیجه زودتر برداشت شود .
2- کنترل بیولوزیکی :
به دلیل اثرات فوری و آشکار بسیاری از آفت کش ها ی در دسترس , استراتزی مبارزه بیولوزیک در مقایسه با مزایای روش های شیمیایی کاملا مورد غفلت قرار گرفته است .در حال حاضر طرح استفاده از زنبور پارازیت پشه سن مورد بررسی است.
3 – کنترل شیمیایی :
به صورت کلی همه آفت کش ها اثر مرگ ومیر لازم روی سن گندم را دارند ولی کاربرد آفت
کشها همیشه با عث کاهش جمعیت سن گندم نمی شود . از سم هایی که برای کنترل این آفت استفاده می شود می توان پیرتروئیدهای مصنوعی ما نند دلتامترین ( دسیس- دلتا مترین و دلتارین ) به دلیل سمیت کم برای پستانداران به کار گرفته می شود و نیز از آفت کش های متداول دیگر می توان هیدروکربنهای کلره, و ارگانوفسفاتها مرگ ومیر بالا برای سن گندم دارند .
باید دقت شود که اگر کاربرد سموم در زمان مناسب از نظر شرایط آب و هوایی صورت نگیرد اثرات لازم را نخواهد داشت و سم پاشی باید تکرار شود .
به طور کلی حشرات کوچکتر خیلی راحتر توسط یک حشره کش کشته می شوند , بهترین
زمان سم پاشی در سن های غلات به خصوص سن گندم وقتی است که پوره های جوان شروع به تفرخ می کنند . باید توجه کرد که سن های بالغ زمستان گذران در صورت داشتن تراکم بالا
باید قبل از جفتگیری کنترل شوند .
پاسخ دهید