آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس از علمای شهرستان طبس بود وی عمر خود را در راه نشر احکام اسلام سپری نمود
سرانجام در 23رمضان سال 1384وفات یافت ودر ضلع شرقی صحن مطهر آستان مبارک حضرت حسین بن موسی الکاظم(ع) به خاک سپرده شد.
منبع : آستانه مبارکه حضرت حسین بن موسی الکاظم (ع)
مشخصات و کلیات زندگی آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس طبسی:
نام و نام خانوادگي (مطابق اسناد ثبت احوال) :
آقا شيخ محمد علي امينيان مدرس(كه در دستخط مبارك حضرت آيه الله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، «آقا شيخ محمد علي طبسي معروف به مدرس» عنوان شده است.)
تولد : 5 سنبله(شهريور) 1263 هجري شمسي
نام پدر: مرحوم حاجي ملا ابوالقاسم ابن حاج محمد حسن تاجر طبسي ابن علی اکبر ابن حسنعلی ابن محمدامین
نام مادر: فاطمه بيبي فرزند حاج محمد طاهر فرزند حاج ابوالقاسم فرزند حاج زین العابدین عطار(سرسلسله فامیل عطاری)
نام همسر:آغا بي بي سلطان(آغا بی بی)امینیان مدرس(منتسب به خانواده محترم بیضی[1]) فرزند ملا ابوالقاسم و خدیجه سلطان
وفات:هفتم بهمن ماه ۱۳۴۳ هجری شمسی مصادف با ۲۳ رمضان المبارک ۱۳۸۴ هجری قمری
سیره عملی و اجتهاد
بی تردید آنچه حتی بیش از گفتار یا تراوشات فکری و نوشته های بزرگان بر فرهنگ و خط مشی و مرام اطرافیان و جامعه تأثیر گذار است، سیره عملی آنان می باشد. در خصوص حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس ، هرچند متأسفانه بدلیل آنکه امروز اکثریت نزدیکان و کسانی که بطور مستمر با ایشان مراوده و حشر و نشر داشته اند ، دیگر در میان ما نیستند و برخی نیز به دلیل کهولت و کسالت بخوبی قادر به یادآوری و بازگویی دیده ها و شنیده های خود نمی باشند و یا آنکه دسترسی به آنان میسر نیست ، اطلاعات دقیق فراوانی در اختیار نمی باشد، با این حال با بررسی و تعمق در اطلاعات و دانسته های محدود موجود و گرد آمده تا حدودی سیره عملی آنمرحوم قابل بازشناسی است. از جمله:
* مرحوم آقا جمال الدین( علی اکبر) فرزند ارشد آن مرحوم گاهی نقل می کردند که : در زمان حیات پدرم شهر طبس فاقد آب لوله کشی بهداشتی بود و آب برای مصارف گوناگون نوعاً آب قنات شهر بود که از سویی متعلق به خیل مالکین بود و از طرفی از مسیر های روباز جویهای معابر عبور میکرد و در طی مسیر به دلیل آبتنی کودکان و شستشوی البسه و استفاده حیوانات و دام ها و غیر آن قاعدتاً آلوده می شد و طبعاً انواع بیماری های پوست و مو و چشم و غیره شیوع داشت. در آن شرایط بیاد دارم پدرم شاید همه روزه مرا که کودک یا نوجوان بودم ، جهت آوردن
کوزه ای آب ازخزینه حمام کوچک خیابان( که ظاهراً به دلیل تولیت وقف آن یا اجازه مالک یا دلیل دیگر حق تصرف در آن را داشتند) اعزام
می فرمودند و این آب مختص وضوی ایشان و شاید دیگر اعضای خانواده بود و دلیل این امر را اینگونه بیان می فرمودند که: آب شهر مشاع است و افراد زیادی در آن شریکند و بعضی از مالکین ایتام صغیرند و لذا در تصرف آن برای مصرف وضو باید احتیاط کرد. لازم به ذکر اینکه آب حوض منزل نیز نوعاً آلوده و غیر بهداشتی وگاه انباشته از بِلوه (لارو حشرات) بود.
* از فحوای دانسته های مختلف چنین بر می آید که آن بزرگوار همانند بسیاری از بزرگان و علمای پرهیزکار ، تکلیف گرا بودند و شاید بزرگترین تکلیف خود را نشر معارف حقه الهی و شریعت محمدی (ص) می دانستند و لذا نوعاً به تناسب هر شرایط و موقعیتی که پیش می آمد،به ادای تکلیف می پرداختند. از جمله در واقعه هولناک و غمبار “کشف حجاب” اجباری رضاخان پهلوی که علیرغم مخالفت و مقاومت سرسخت علمای غیور و مردم دین باور ، بر جامعه تحمیل شد و عملاً علمای معزّز شهر طبس نیز ناچار به مهاجرت به روستاها و یا انزوای شدید شده بودند، گویا مرحوم آیت الله امینیان مدرس تکلیف خود را اینگونه تشخیص داده بودند که با
تن دادن به در آوردن لباس مقدس روحانیت در غیاب نسبی سایر علما ، در صحن جامعه حضور داشته باشند و در حد وسع و امکان به رفع حوائج و امور شرعی و هدایت مردم و تبلیغ شریعت اسلام و مذهب حقّه تشیع بپردازند و لذا در طول آن سال های سیاه (از کشف حجاب تا سقوط رضاخان) هم دفتر خانه را مفتوح و معمور نگه داشته بودند و هم از فرصت تدریس شرعیات در کلاس ششم که نوعاً معلمین مدرسه هم در آن شرکت می نمودند استفاده کرده و عملاً فرهنگیان و نوجوانانی که در آن موقع
با سوادترین های جامعه آن روز طبس محسوب می شدند را با معارف اسلامی آشنا می ساختند.
* مرحوم آیت الله امینیان مدرس پس از سال ها کسب فیض از محضر علمای بزرگ مشهد و نجف اشرف به درجه عالیه اجتهاد نائل آمده بودند و موفق به أخذ تصدیق اجتهاد از حضرت آیت الله العظمی حاج آقا سید ابوالحسن اصفهانی ، بزرگ مرجع عالی قدر آنروز و شاخص ترین چهره فقاهت و مرجعیت حوزه علمیه نجف اشرف (بزرگترین مرکز علمی و فقهی جهان تشیع در آن روز و در طی هزار سال) گردیده بودند.این اجازه اجتهاد به تأیید حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، مؤسس و رئیس معزز حوزه علمیه قم (بزرگترین مرکز علمی – فقهی جهان تشیع در حال حاضر و دومین مرکز آن روز پس از نجف اشرف) نیز رسیده بود.
قابل توجه است که ایشان پس از رسیدن به این مقام شامخ شاید بیش از 40 سال در شهر طبس ساکن و به نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و تربیت طلاب و انجام امور حسبیه و شرعی مردم مشغول بوده اند ، در عین حال کم نیستند کسانی از معاصران آن مرحوم (حتی در میان شاگردانشان) که در زمان حیات آن بزرگوار و حتی گاه تا امروز از اینکه آن مرحوم به جایگاه رفیع اجتهاد دست یافته بودند بی اطلاعند. از قرائن چنین بر می آید که ایشان بدلیل خلوص نیت و انگیزه الهی ، داعیه و انگیزه ای برای تبیین جایگاه ارجمند علمی و فقهی خویش نداشته اند. شاید قبول و تصدی مسئولیت دفاتر ازدواج و طلاق که بنا به توصیه مرحوم آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی (فقیه خراسانی) و از سر احساس تکلیف پذیرفته و سپس مسئولیت دفتر اسناد رسمی هم به آن اضافه شد و نیز قبول تدریس درس شرعیات مدرسه و حشر و نشر روزمره آنمرحوم با عموم مردم در عادی
نشان داده شدن شخصیت و جایگاه ایشان مؤثر بوده است که اساساً مطلوب ایشان بوده است.
* فرزند ارجمند آن بزرگوار ، مرحوم آقای دکتر حاج محمد امینیان مدرس گاهی به این مطلب اشاره و تصریح می نمودند که :”پدرم بسیار علاقه مند و مشتاق تشرف به حج بیت الله الحرام و زیارت حریم نبوی (ص) و اعتاب مقدسه ائمه بقیع علیهم السلام بودند ولی هیچ گاه قادر به تأمین مخارج آن نشدند و توفیق تشرف به حج را پیدا نکردند.”
اینکه آن بزرگوار نتوانسته باشند هزینه تشرف به حج خود را در طول سالیان دراز تأمین نمایند ،محل تأمّل است . ایشان در خانواده نسبتاً متموّلی رشد کرده بودند. پدرشان مرحوم حاج ملا ابو القاسم (معروف به حاج ملا ابوالقاسم امین) از جمله تجار شهرستان طبس بوده اند و تبعاً زندگی مرفهی داشته اند، به نوعی که منزل مسکونی باقیمانده از ایشان و وجود بیرونی و اندرونی و اسطبل و غیره مؤیّد مطلب است. پدر بزرگ ایشان مرحوم حاج محمد حسن تاجر طبسی[2] (معروف به حاج محمد حسن امین) نیز
از تجار امین و بسیارمتمول بوده اند بنوعی که موقوفات زیادی در شهرستان های طبس و فردوس و کربلای معلی از ایشان بر جای مانده بوده است که تولیت آن با مرحوم آیت الله امینیان مدرس بوده و تبعاً بابت حق التولیه آن سهمی داشته اند.ایشان حداقل از دو مرجع عالیقدر هم عصر خود (طبق مدارک موجود)یعنی حضرت آیت الله العظمی بروجردی رضوان اللهتعالی علیه و حضرت آیت الله حسینی شیرازی (میرزا آقا محمد) رحمه الله علیه اجازه تصدی امور حسبیه و اخذ حقوق الهیه و سهم مبارک امام
علیه السلام و سادات و حق تصرف در ثلث سهم امام علیه السلام از جمله برای صرف در معاش خودشان را داشته اند . خود ایشان نیز مدرس حوزه علمیه طبس بوده اند همچنین سردفتر دفاتر اسناد رسمی ازدواج و طلاق بوده اند و در کنار ان در کلاس ششم شرعیات را تدریس می فرموده اند. از طرفی بر حسب اطلاعات موجود و اظهارات فرزندان و نزدیکانشان از سطح زندگی معمولی همانند اکثر اقوام و خویشاوندان و علمای معاصر خود برخوردار بوده اند . در چنین شرایطی چگونه قادر به تأمین مخارج سفر حج بیت الله الحرام نشده اند؟ از پاره ای اطلاعات و بیانات فرزندانشان چنین دانسته می شود که آن مرحوم و همسرشان به رفع حوائج نیازمندان از جمله خویشان و ارحام نیازمند اهتمام داشته اند بنوعی که گاه نسبت به تأمین و تهیه جهیزیه و سایر هزینه های ازدواج نو عروسان و غیر آن از محل دارایی و در آمد خود اقدام می فرموده اند. شاید بشود از مجموع شواهد و قرائن موجود چنین استنباط کرد که آن بزرگوار اولاً همانند بسیاری از علماء پرهیزکار در تصرف ثلث سهم امام علیه السلام در امر معاش خود احتیاط و شاید اجتناب می فرموده اند و ثانیاً در مقام یکی از علمای برجسته و نمایندگی آیات عظام و مراجع معظم تقلید در امور حسبیه و اخذ سهم امام علیه السلام و سادات معزز و مجوز تصرف در بخشی از آن و نیز حشر و نشر و اختلاط دائم با عموم طبقات ، تبعاً شناخت کامل نسبت به محرومان و نیازمندان داشته اند و همانند سایر علمای اعلام مرجع و ملجاء فقرا و محرومان بوده اند و احتمالاً هرگاه ثلث سهم امام علیه السلام و سادات معزز و سایر وجوه شرعی تکافوی نیاز نیازمندان را نمی کرده است ،بخشی از دارایی و در آمد شخصی خود را صرف آنان می نموده اند – که اگر چنین بوده ،از خانواده و فرزندانشان مخفی می داشته اند- و لذا علیرغم داشتن در آمد نسبتاً سرشار و زندگی و معاش عادی ، هیچگاه از جهت مالی استطاعت و تمکن لازم برای تشرف به حج بیت الله الحرام را نیافته اند. رحمه الله علیه.
* اواخر عمر شریف آنمرحوم با انقلاب ننگین باصطلاح سفید شاه که با هدایت ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا طرح ریزی و اجرا شد، مصادف گردید. می دانیم که اولین اصل آن به اصطلاح انقلاب ،” اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی ” نام داشت. هرچند که اصلاحی روی زمین ها و مدیریت و ارتقاء آنها صورت نگرفت ولی تغییر مالکیت زمین ها با جدیت دنبال شد تا جایی که حتی املاک و زمین های زراعتی متعلق به موقوفات حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نیز به زور و اجبار از ید متولیان خارج و آن املاک غصبی به زارعین واگذار شد. واضح است که زمین دار کردن زارعین و حمایت از آنان بطور اصولی و صحیح با رعایت ضوابط شرعی امر پسندیده ای است.( و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با شرایط و قیودی مورد تنفیذ رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی
حضرت امام خمینی (ره) هم قرار گرفت.) ولی قدر مسلم با وضعیت و شرایط و ضوابط نامشروع آن روز ، مورد تأیید علما و مراجع عظام تقلید نبود و از مصادیق غصب تلقی می شد. این در حالی بود که حضرت آیت الله امینیان مدرس در مقام سردفتر اسناد رسمی ، موظف به تنظیم اسناد مالکیت غصبی اصلاحاتی بودند و از طرفی هم توان استنکاف و مقابله با طاغوت و دستگاه ستمگر حاکم را نداشتند. در چنین شرایطی ، آنمرحوم تکلیف خود را در تعطیلی دفترخانه تشخیص دادند و چون این امر تبعاً مقاومت و مخالفت عمال حاکم را در پی داشت ، ابتدا اقدام به تمارض نمودند و بدینوسیله زمینه را برای تعطیلی دفتر خانه فراهم آوردند و لذا عملاً به دنبال تمارض، خود را بناچار خانه نشین کردند و در هر حال به هیچ وجه زیر بار تنظیم اسناد موصوف و اجرای دستور عمال حکومتی مبنی بر تنظیم اسناد اصلاحاتی نرفتند.
تمارض و به دنبال آن خانه نشینی و انزوای نسبی و شاید اندوه های پیاپی ناشی از تسلط روز افزون حکومت در جهت استقرار انقلاب باصطلاح سفید و محو و پایمال شدن شریعت نبوی (ص) و از سویی کهولت سن دست به دست هم داد و ایشان را عملاً بیمار و ناتوان ساخته و در بستر انداخت. مرحوم آقا محمد حسین عطاری مصباح[3] بر اساس شنیده های ایشان از مرحوم آیت الله مدرس ، تمارض و خانه نشینی با انگیزه شانه خالی کردن از تنظیم اسناد غیر شرعی اصلاحاتی را اصلی ترین دلیل بیماری و فوت آن بزرگوار می دانستند.
سر انجام پس از دو سال خانه نشینی و تمارض و آنگاه بیماری ،در هفتم بهمن ماه ۱۳۴۳ هجری شمسی مصادف با ۲۳ رمضان المبارک ۱۳۸۴ هجری قمری پس از درک لیله مبارکه قدر ، از درد و رنج دنیا خلاص شدند و روح بلندشان از سرای خاک به روشنای افلاک و جوار رحمت حق پرکشید. رحمه الله علیه.
فرزندان و خاندان حضرت آیت الله امینیان مدرس
همگی به لطف خداوند توفیق خدمت به جامعه اسلامی را داشته اند. خلاصه ای از اطلاعات مربوط به مشارالیهم به شرح ذیل می باشد:
*مرحوم آقای علی اکبر امینیان مدرس که بیشتر به آقا جمال الدین شهرت داشتند در دفترخانه اسناد رسمی و ازدواج و طلاق پدرشان و پس از آن با مجوّز حضرت آیت الله العظمی بروجردی در اداره آمار و ثبت احوال طبس به خدمت اشتغال داشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان خدمت ریاست اداره مذکور را بعهده داشتند. ایشان سه بار ازدواج کرده اند بصورتی که پس از فوت هر کدام از همسران، تجدید فراش نمودند شامل: 1- خانم صدیقه (بتول) امینیان که چند سالی پس از ازدواج ، مشارالیها و تنها دخترشان فوت نموده اند. 2- خانم شاهزمان عطاری مصباح که در زلزله طبس به همراه دو پسرشان فوت نموده اند. نیز دو پسر دیگر ایشان در دوران طفولیت دار فانی را وداع گفته اند و دو پسر بزرگتر نیز در قید حیاتند. 3- سیده زهرا بیگم قدمگاهی که پس از زلزله با ایشان ازدواج نموده و حاصل این ازدواج سه فرزند پسر می باشد.
آقا جمال الدین در 16/7/76 در مشهد مقدس به رحمت ایزدی پیوستند و در قطعه 36-ردیف 52-شماره 48 بهشت رضای مشهد مدفون می باشند.
*مرحوم آقای دکتر محمد امینیان مدرس ملقب به جلال الدین که خادم افتخاری آستان مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء بودند.ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی تا پایان سطح (معادل کارشناسی ارشد) که در محضر پدرشان و سایر اساتید طی نمودند در علوم جدید نیز موفق به اخذ دکترای حقوق خصوصی از دانشگاه تهران گردیدند و بیش از چهل سال به کار قضاوت اشتغال داشتند. ایشان سالها مسئولیت یکی از شعب دیوان عالی کشور را عهده دار بودند و همزمان با کار قضایی، بالغ بر 20 سال در دانشکده های حقوق دانشگاه فردوسی و آزاد مشهد به تدریس پرداختند. تألیفات متعددی از ایشان بجا مانده که تا کنون دو کتاب ” مفقودین و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی ” و “وقف از دیدگاه حقوق و قوانین” به چاپ رسیده است. همچنین دو کتاب در زمینه های “ارث” و “حقوق خانواده” آماده چاپ است. دو ترجمه از کتب حقوقی فرانسه نیز آماده چاپ می باشد. متأسفانه کار تحقیق و تکمیل 9اثر حقوقی دیگر ناتمام مانده است. همسر ایشان خانم صدیقه مهدی زاده(طبسی نژاد)
بوده اند و چهار فرزند شامل یک دختر و سه پسر از آنان به یادگار مانده است. مرحوم آقای دکتر حاج محمد امینیان مدرس در 29 تیر ماه سال 1388 همزمان با روز عید سعید مبعث 1430 هجری قمری برحمت ایزدی پیوستند و در جوار آستان مقدس رضوی در صحن آزادی حرم مطهر مدفون گردیدند.
*عصمت آغا همسر مرحوم آقا محمد رضا امینیان. مشارالیه سالها به عنوان رئیس اداره راه فردوس و سپس طبس بوده اند که در سال 1342 فوت نموده و در سمت جنوبی حرم مطهر امامزاده حسین بن موسی الکاظم (ع) مدفون می باشند. عصمت آغا نیز در زلزله سال 1357 برحمت ایزدی پیوسته و در جوار آن امامزاده لازم التعظیم دفن گردیده اند.آقا محمد رضا امینیان در عین حال پسر عموی آیت الله امینیان مدرس بودند. عصمت آغا دارای پنج فرزند دختر و یک پسر بوده اند که یکی از دخترانشان در جریان زلزله طبس به دار باقی شتافته اند.
*بتول آغا همسر حاج آقا سید مهدی رضوی مدیر کل اسبق تحقیق اوقاف کشور و ساکن تهران شد.
جناب آقای رضوی علاوه بر تحصیلات حوزوی معادل سطح که در محضر اساتید مختلف منجمله مرحوم آقای امینیان مدرس گذرانده اند ،دارای لیسانس معقول و منقول از دانشگاه تهران بوده، مدت ها در آموزش و پرورش تهران خدمت نموده و سپس به سازمان اوقاف کشور منتقل شده اند. فرزندان ایشان نیز شامل یک پسر و یک دختر می باشند.
مرحوم بتول آغا امینیان در ۲۱ ماه مبارک رمضان 1391 هجری شمسی به رحمت خدا رفته و در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج در صحن جمهوری بخاک سپرده شد.
.ایشان از ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده ونیز علاقه خاصی به طبس داشتند. سروده ای از ایشان مبیّن این امر است:
ز تهران برو شهر قم با صفا بخوان در حرم آیه انّما*
ز معصومه قم برو در طبس حسین بن موسی(ع)زیارت نما
زبعد زیارت ببین باغ را بهشت طبس را سیاحت نما
از آنجا به مشهد بشو رهسپار به معصوم عاشر ارادت نما
که باشند ایشان به اذن خدا شفیع خلایق به روز جزا
*انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا(احزاب/33)
*ظاهراً مرحوم آقای مدرس فرزند دیگری به نام ابراهیم نیز داشته اند که ملقّب به کمال الدین بوده و در طفولیّت فوت نموده است.
……………………………………………………………………………………………………….
علما و مراجع همزمان با مرحوم مدرس:
مرحوم آقاي مدرس نيز از شاگردان آقا شيخ محمدحسين مجتهد بوده اند.
پی نوشت
________________________________________
[1]پدر بزرگ مادری آقای مدرس خواهری داشته اند به نام فخرالنساء خانم(عمه فاطمه بی بی) که همسر کربلایی محمد علی بیضی بوده اند. محتمل است که
آغا بی بی از این خانواده باشند.
[2]درباره حاج محمد حسن تاجر طبسی (جدّ مرحوم آقای مدرس):
مرحوم آقا جمال الدین به نقل از پدرشان مرحوم آیت الله امینیان مدرس نقل
می فرمودند که مرحوم حاج محمد حسن در سفری که به عتبات عالیات ائمه مدفون در عراق علیهم السلام داشته اند، در نماز جماعت مرجع تقلیدآن عصر،
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه الشریف حاضر می شده اند. ایشان ملاحظه کرده بودند که آن عالم و فقیه بزرگوار عبای مندرس و نامناسبی بر دوش دارند. لذا نسبت به تهیه و تقدیم عبای مناسب و گرانقیمتی به آن مرجع عالیقدراقدام نموده بودند. فردای آن روز مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری رحمه الله علیه با عبای نو تقدیمی در نماز جماعت حاضر شده بودند ولیروز بعد باز با همان عبای مندرس قبلی به نماز جماعت آمده بودند.مرحوم حاج محمد حسن، تفحص و پیگیری کرده بودند ،معلوم شده بود که طلبه نیازمندی جهت رفع مشکل مادی خود به آن مرجع بزرگوار تقلید مراجعه کرده و ایشان هم همان عبای گرانقیمت را جهت رفع تنگنای مادی به آن طلبه فقیر مرحمت فرموده اند. رحمه الله علیه
[3]مرحوم آقا محمد حسین عطاری مصباح کارمند ثبت احوال طبس ،پسر خاله مرحوم آیت الله امینیان مدرس و پدر همسر آقا جمال الدین امینیان مدرس
بوده اند. ایشان در شهریور سال 1362 برحمت ایزدی پیوسته و در جوار امام زاده حضرت حسین بن موسی الکاظم (ع) دفن گردیده اند.
پیوست ها و تصاویر :
به نام خداوند بخشنده مهربان
شكر و سپاس خاص پروردگار جهانيان است و درود و سلام بر اشرف پيامبران و رسولان حضرت محمد (ص) خاتم پيامبران و درود بر اهلبيت او كه پناهگاه محكم و عظيمي است و لعنت بر همگي دشمنان ايشان تا روز قيامت. و اما بعد همانا جناب دانشمند عمل كننده و فاضل كامل، عماد الاعلام(يا عماد الاسلام) و مورد تأييد و اعتماد اسلام (ثقه الاسلام) برگزيده و با تقوي و پاكيزه- شيخ محمد علي طبسي-كه تأييدات ايشان مستدام باشد-معروف به مدرس،كسي كه صرف شد عمرش در تحصيل علوم شرعي و استخراج معاني نظري آن به شكرانه پروردگار از اهل نظر و استدلال گرديد و به درجه اجتهاد رسيد. پس بر اوست كه عمل كند بدانچه از احكام استنباط مي كند بر شيوه رايج بين بزرگان و بعهده گرفتن آنچه كه جز براي مجتهدين جايز نمي باشد در امور فقهي يا آنكه صاحب فتوي از آنها باشد. و اجازه دادم براي او بعهده گرفتن -همت گماردن- به تدريس علوم شرعيه در فقه و اصول و اينكه از من روايت كند آنچه را كه روايت نمودنش براي من صحيح است با نظر به دستورات اهل بيت وصي پيامبر و معدن حكمت الهي و اميدوارم كه مرا فراموش نكند از دعاهاي نيك همانطور كه من او را فراموش نخواهم كرد. انشاء الله.
ابوالحسن الموسوي الاصفهاني
«صحيح است آنچه را كه نوشت ، كه خداوند بركات او را دوام دهد . – دامت بركاته – در انديشه اش قرار گرفت و در كلامش واقع شد نوشت آن را . »
عبد الكريم الحائري
خاطره ها و یادداشت ها:
1 *« مرحوم آقای مدرس علاقه زيادي به مدرسه و طلبه ها داشتند در صورتي كه براي زيارت به مشهد مسافرتمي كردند، حتماً بايد سري از مدرسه علميه بزنند و در صورت لزوم چند شبي را در مدرسه بسر ببرند ومي گفتند هيچ جايي بهتر از مدرسه نيست.»
صبح هاي جمعه همه روزه شايد قريب به 30سال درمنزل جلسه تفسير قرآن داشتند و عده اي قريب به 60 تا 70 نفر شركت مينمودند من جمله از كساني كه همه هفته بودند مرحوم آقا سيد عنايت الله حقي، كربلايي محمد علي مقدس، حاج غلامحسين فتحي، كربلايي محمد باقر هاديان و غير ذالك. ابتدا قرائت سوره مباركه والصافات مي نمودند بعد هم تفسير قرآن و در اواخر جلسه هم بنا به اقتضاي روز يك روضه اي مي خواندند. و بعد از ظهر هاي جمعه نيز جلسات دعاي ندبه و سمات برگزار مي نمودند (مرسوم ايشان قرائت دعاي ندبه در عصر جمعه بود) كه حدود 50 نفر عضو بودند و به طور دوره اي هر هفته در منزل يكي از آنان به سرپرستي ايشان تشكيل مي شد. ايشان سه شب در هر هفته با سه گروه كه هر گروه مربوط به محلاتي از شهر بودند جلسه قرائت و آموزش قرآن و تجويد داشتند كه هر گروه بطور دوره اي هفته اي يك شب جلسه در منزل آنها تشكيل مي شد.
در دهه اول محرم هر سال در منزل خود مجالس روضه خواني ووعظ بطور مفصل داشتند كه وعاظ و روضه خوانهاي معروف شهر مردم را به فيض مي رساندند.»
2 *«يكي از خاطرات جالب زندگي ايشان كه گاهگاه بيان مي نمودند اين بود كه دريكي از سفرهايي كه به عتبات عاليات مشرف مي شدند در بين راه تهران- بغداد در يكي از پاسگاهها، مأمورين اجازه حركت اتوبوس را به سمت بغداد نداده و ممنوع اعلام كردند و ايشان بسيار ناراحت مي شوند كه چطور با مشقت هائي كه براي مسافرت در آن زمان بوده است دست خالي از كسب فيض بركات زيارت برگردند و لذا به امام زمان(عج) متوسلمي شوند و مصرّاً مي خواهند كه حل مشكل گردد، پس از مدتي يكي از افسران كه گويا مقام مهمي داشته است به ايشان مراجعه و پس از شنيدن مشكل مطروحه به مأمورين دستور مي دهد كه مزاحم آنان نشوند و اجازه حركت صادر شود و بعلاوه نوشته اي براي پاسگاه بعدي ميدهد كه در آن نوشته شده بود: «مأمور چشمه سفيد مزاحم نشود.» كه اين نوشته و بليط ماشين را تا آخر عمر نگهداشته بودند.
به هر حال اين سفر به خير و خوشي برگزار مي شود كه از جمله چهل روز در كربلا مي مانند و مرحوم حاج شيخ حسين شمّاع كه از خدمه حرم مطهر حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) بوده و از قبل آشنايي و دوستي با پدرم داشتند- زيرا وي متصدي موقوفه جدشان حاج محمد حسن تاجر طبسي در آنجا بوده- محل مناسبي در جوار بارگاه ملكوتي امام حسين(ع) براي ايشان تهيه مي نمايد به طوري كه شبها در پشت بام صحن حضرت و روبروي گنبد مطهر بيتوته مي نموده اند و بسيار به ايشان خوش گذشته است. در برگشتن با چند نفر ديگريك اتومبيل كرايه ميكنند كه آنان را به تهران بياورد و در راه صحبت مي شود كه زيارت كسي مورد قبول است كه آسيبي در جريان مسافرت به او برسد و ايشان از اين حيث فكر مي كنند كه شايد زيارتشان مورد قبول واقع نشده است كه ناگهان در بين راه اتومبيل منحرف و به درختي اصابت مي كند كه تنها پيشاني ايشان مجروح ميگردد كه راننده بسيار ناراحت مي شود و ايشان به وي گفته اند ناراحت نباش كه حالا فهميدم زيارتم قبول است.
3 *بنا به توصيه مرحوم حاج شيخ غلامرضا يزدي(فقيه خراساني) چون در آن زمان دفترهاي ازدواج و طلاق در دست اشخاصي بود كه اولویت تصدی این امور را نداشته اند ايشان تقاضاي دفتر ازدواج و طلاق نمودند و سعي ميكردند كه رعايت شرعي آنها بشود. شايد قبول تصدّي ايشان(دفتر ازدواج و طلاق) مخصوص رعايت نمودن طريقه شرعي بود كه در آن زمان رعايت نمي شد.(ظاهراً در متن حكم اجتهاد ايشان نيز چنين مفهومي وجود دارد.) بعداً دفتر اسناد رسمي را هم گرفتند و در تنظيم اسناد رسمي و معاملات حداكثر دقت در امور شرعي را مي نمودند و اسنادي كه تنظيم نموده اند در نوع خود بي نظير بود و هر كس كه مي خواست سند صحيح و مرتب و داراي نكات شرعي تهيه نمايد از روي سند ايشان استفاده مي كرد.
4 *از مواردي كه خود بنده(علي اكبر امينيان مدرس) شاهد بودم؛ در پنجاه سال قبل خانم «ن» مريض بودند و پدر بنده هم ايشان را
مي شناختند . اتفاقاً فردي از خانواده ايشان به پدرم مراجعه و اظهار نمود كه خانم قصد دارند اموال خودشان را به من ببخشند و متجاوز از دويست
-كمتر يا بيشتر- سند مالكيت را آوردند و بعد از آنكه سندهاي آن حاضر شد پدرم فرمودند كه اسناد حاضر است و بايد خانم تشريف بياورند و امضاء نمايند. به ايشان گفتند كه خانم مريض هستند و دفاتر را بدهيد ببريم منزل امضاء نمايند. پدرم گفتند كه حتماً خودشان تشريف بياورند و بعد از گفتگوي زياد معلوم شد كه خانم بي اطلاعند و مي خواهند بطور جعلي امضاء از ايشان بگيرند. پدر بنده كلاً مخالفت كردند و فرمودند كه هيچ
چاره اي نيست جز اينكه تشريف بياورند و دفاتر را امضاء كنند. بالاخره خاطرم هست كه يكي از مأمورين ثبت اسناد سر شب آمد و مبلغ ده هزار تومان براي پدرم آورد كه دفتر را بدهند امضاي جعلي نمايند. پدرم فرمودند: كه اگر صد مقابل اين پول را بياوريد هيچ امكان ندارد و من دينم را به پول
نمي فروشم. كار ندارم كه كار به جايي رسيد كه ايشان از تنظيم اسناد خودداري كردند -اين در حالي بود كه ايشان احتياج به پول هم داشتند- (توجه شود كه ده هزار تومان حدود سال 1320 هجري شمسي مبلغ بسيار زيادي بوده است)
5 *علاوه بر تدريس در مدرسه علميه، هفته اي يكي دو ساعت در مدرسه شيباني شرعيات درس مي دادند، با تشريفات خاصي، اتاق مخصوص به ايشان داده بودند و شاگردان كلاس ششم در درس ايشان حاضرمي شدند، حتي اغلب معلمين مدرسه كه علاقه مند به امور شرعيات بودند شركت مي نمودند و ايشان موقعيت را مغتنم شمرده و مسائل شرعي را بحث مي كردند مانند مسائل نماز، روزه و ساير واجبات. بنده در آن زمان كودك بودم ولي بعدها خودشان تعريف مي كردند كه تا توان و موقعيت ايجاب مي كرد، امور شرعيه را درس مي دادند كه شاگردان آشنا به مساعل شرعي باشند و طوري رفتار كرده بودند كه شاگردان و مدرسه را مجذوب خود كرده بودند.
6 *در مرض فوت ايشان ساعتي كه بيهوش بودند بحسب ظاهر در حال اغما بسر مي بردند خواستم از حالشان اخبار نمايم كه چيزي مي فهمند يا خير ؟ گفتم كه معني اينكه خداوند در قرآن مي فرمايد «الاّ تعْلو عَلي» (سوره نمل آیه 31) چيست؟ گفتند :« بلندي مجوييد بر من» و اين آخرين كلامشان بود.
محل دفن
حضرت آيت الله آقا شيخ محمد علي امينيان مدرس طبسي واقع درضلع شرقي بقعه مباركه امام زاده حضرت حسين بن موسي الكاظم عليه السلام (طبس) مي باشد.
………………..
1*2*3*4*5*6* بخشي از يادداشتهاي مرحوم آقاي علي اكبر امينيان مدرس
1 *2* بخشي از يادداشت هاي مرحوم آقاي دكتر محمد امينيان مدرس
منبع :
کتاب درباره حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس طبسی/ مؤلف محمد مهدی امینیان مدرس.
سرشناسه: امینیان مدرس ، محمد مهدی ، 1337.
عنوان و نام پدیدآور: درباره حضرت آیت الله آقا شیخ محمد علی امینیان مدرس طبسی/ مؤلف محمد مهدی امینیان مدرس.
مشخصات نشر : یزد : محمد مهدی امینیان مدرس ، 1337.
مشخصات ظاهری : 64 ص.
شابک: شابک 6-4711-04-964-978
978-964-04-4711-6 ISBN:
وضعیت فهرست نویسی: فیپا
موضوع: امینیان مدرس طبسی ، محمد علی ، 1263-1343– سرگذشتنامه
موضوع: مجتهدان و علما—ایران—طبس—سرگذشتنامه
رده بندی کنگره: 1388 816 الف 8 الف /3/55BP
رده بندی دیویی: 998/297
شماره کتابشناسی ملی: 1955263
برای دیدن تمامی مطالب کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید
کلیه حقوق برای سایت ” دانشنامه طبس گلشن ” محفوظ است
استفاده از مطالب و تصاویر با ذکر منبع ” دانشنامه طبس گلشن ” مجاز است
به نام خدا و با سلام .من نوه آيت الله امينيان مدرس هستم .كتابي در باره ايشان و بعضي روحانيون دوران ايشان ونيز دو شاعر طبسي نگاشته ام كه انشاالله pdf آن را از طريق پست الكترونيك برايتان خواهم فرستاد.برايتان آرزوي سلامتي و موفقيت دارم.
متشکرم
به نام خدا و با سلام.فایل های pdf و word کتاب آیت الله امینیان مدرس را برایتان فرستاده ام . اگر دریافت نموده اید لطفا اعلام وصول نمایید
به نام خدا و با سلام.از اینکه اطلاعات کتاب آیت الله امینیان مدرس را مورد استفاده قرار داده اید متشکرم.لطفا دستور فرمایید تاریخ وفات ایشان را (در متنی که از قبل وجود داشته است – در شروع متن و زیر لینک مطلب)به شرح ذیل اصلاح فرمایند : هفتم بهمن ماه 1343 هجری شمسی مصادف با 23 رمضان المبارک 1384 هجری قمری. (توجه فرمایید فعلا اشتباها 29 رمضان قید شده است) . متشکرم و اجرکم عند الله
با سلام به دست اندركاران اين سايت زيبا و پرمحتوا
لازم به ذكر است كه آخرين دختر مرحوم آيت الله امينيان مدرس (مرحوم بتول آغا) همسر حاج آقاي رضوي حدود هفت ماه قبل در 21 ماه مبارك رمضان به رحمت خدا رفته اند و در جوار بارگاه ملكوتي ثامن الحجج در صحن جمهوري بخاك سپرده شده اند. به احتمال زياد چون اين كتاب قبل از اين تاريخ توسط استاد ارجمند نگاشته شده است به فوت اين مرحومه اشارهاي نكرده اند لذا در صورت صلاحديد اين نكته را نيز در بخش آن مرحومه متذكر شويد
اجركم عند الله
در صورت تایید آقای امینیان این مورد به مطلب اضافه میگردد.
از توجه شما متشکرم
باسلام یادداشت جناب آقای سید رضا رضوی مورد تایید است .سپاسگزار خواهم بود که تغییرات مورد نظر ایشان را اعمال فرمایید .با احترام : محمد مهدی امینیان مدرس
به نام خدا و با سلام. احتراماً بنظر می رسد در قسمت علمای طبس نیاز به ویرایش و اصلاحاتی باشد . مثلاً عناوین بعضی کامل نیست یا یک نفر در دو جا با دو عنوان متفاوت ثبت شده .حتی با توضیحات متفاوت .( توجه کنید به ” ابراهیم مجتهد ” و “آیت الله ابراهیم نجفی ” که هردو یک نفرند و نام کامل و مشهور ایشان ” آیت الله آقا شیخ ابراهیم مجتهد نجفی ” است. ) دوم اینکه عنوان (مثلاً آیت الله ) برای بعضی که لازم بوده بکار نبرده اید مثل آیت الله شیخ محمد حسن رمزی. ( در مورد همین آقای مدرس ، در عنوان : محمد علی امینیان مدرس است . در سطر اول ، حجت الاسلام و در چند سطر پایینتر ، آیت الله.) البته عناوین خیلی مهم و حتی در مواردی مشخص و قطعی نیستند ولی به لحاظ اعتبار سایت ( دانشنامه طبس ) باید ایراد های اینچنینی بر طرف شود .
ضمناً اگر در مواردی نیاز به همکاری اینجانب باشد ، مخصوصاً اینکه ساکن مشهد می باشم ،اعلام فرمایید . افتخاری برای من است که برای فرهنگ طبس قدمی بردارم.
خدا مرحوم دکتر محمد امینیان مدرس که چند سالی استاد بنده بودند را بیامرزد واقعاً از خبر رحلت ایشان ناراحت شدم